꧁❤️🔥بیراه عشق❤️🔥꧂
بـنـــ﷽ـــام خــ💖ــدا
#بیراه_عشق
#پارت_چهارصد_و_پنجاه_و_چهار
در را که باز کرد، پرهام مثل طوفان به خانه هجوم آورد و فریاد زد:
- کجاس؟
نازلی قدمی عقب رفت و گفت:
- کی؟
- خودت و به اون راه نزن. شیدا کجاست؟
نازلی عصبی جیغ زد:
- چرا دست از سر من بر نمی دارید؟ من چه می دونم زنت کدوم گوریه؟
- یعنی می خوای بگی تو نمی دونی شیدا خونه رو خالی کرده رفته.
نازلی مات و متحیر به پرهام نگاه کرد و با صدایی که به زور شنیده می شد، گفت:
- خونه رو خالی کرده.
پرهام مستاصل گفت:
- رفته، اومد گند زد به زندگیم و رفت. همه چیز و هم برد. هم اثاث خونه رو هم پول ودیعه رو. همه رو برد. حتی به لباسهای منم رحم نکرد.
نازلی در شوک چیزی که شنیده بود، خیره به پرهامی که از شدت استیصال روی پاهایش بند نبود نگاه می کرد. پرهام ملتمسانه گفت:
- یعنی واقعا نمی دونی کجاست؟ به تو چیزی نگفته؟
نازلی فقط سرش را به نشانه نه، به دو طرف تکان داد. قدرت حرف زدن نداشت. پرهام دستی توی موهایش کشید و گفت:
- شیدا نمی تونه تنهایی این کارا رو کرده باشه. اگه تو بهش کمک نکردی پس کی کمکش کرده؟
نازلی خواست اسم نیما را ببرد ولی زود دهانش را بست. اگر پرهام را به سراغ نیما می فرستاد. شیدا به سراغش می آمد و او از شیدا می ترسد، دختری که با چنین نقشه حساب شده ای از پرهام انتقام گرفته بود، می توانست هر بلایی سر او بیاورد.
پرهام دوباره پرسید:
- واقعاً نمی دونی؟
شیدا آب دهانش را قورت داد و دوباره سرش را به نشانه نه به چپ و راست تکان داد. پرهام نگاه از چهره متحیر و ترسیده نازلی گرفت و با قدمهایی سست از خانه بیرون رفت. مطمئن شده بود، نازلی از چیزی خبر ندارد.
وقتی دوباره سوار ماشین شد. هوا تاریک شده بود. خسته و گرسنه بود و تمام بدنش درد می کرد. باید به خانه بر می گشت . باید لااقل با سها حرف می زد و او را توجیه می کرد. باید می گفت شیدا بازیش داده.
به جلوی در خانه که رسید با دیدن چراغهای روشن خانه نفس راحتی کشید. سها در خانه بود و این خبر خوبی بود. لااقل مجبور نبود برای پیدا کردن سها دور تهران را بگردد.وقتی جلوی در آپارتمان سها رسید، مکثی کرد و برای لحظه ای چشم روی هم گذاشت. کلید را داخل قفل چرخاند و وارد خانه شد. چشمهایش از تعجب گشاد شد و دهانش باز ماند. خانه خالی بود. سها رفته بود و همه اثاثیه اش را با خودش برده بود. پرهام دست روی قفسه سینه اش گذاشت و همانجا روی زمین آوار شد.
#ادامه_دارد...
@Dastanyapand
📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌺