مرکز پرگار کائنات
✍️مهتا صانعی، عضو تحریریه مجتهده امین
شهید آوینی:«کارتان را برای خدا نکنید، برای خدا کار کنید»
منشور هویت آدمی همین کلام است حتی اگر اعتقادی به خدا و ماوراء نداشته باشد. آنهنگام که کارش بوی منیّت گرفت از حلقهی وصل جدا میشود، پرت میشود، زار میشود. به پیچکهای هرز جهت مییابد و عصارهی خورندگی و درندگیاش دِماغِ فَلَکش را آویزان میکند. بوی تفکرات آدمها خسته میکند روزگار را. کائنات را. ملائکه را. شاید هم ابلیس و لشکریانش را.
قرار بود مرکز پرگار باشیم. قرار بود شوآف نباشیم. قرار بود به قول مولانا: جای گله نیست، چون تو هستی همه هست، باشیم.
قرار بود فاخر باشیم و همه را مسجود خلقت خودمان کنیم. آری قرار بود همه عاجز باشند در برابر این خلقت. در برابر انسان! عاجز شدند اما به طرز دیگری. من از این همه حرفهای بیسر و ته به همان جغرافیای کوچکم میرسم.
که ای کاش تنگتر شود این سرزمین به من. بیسلاحم، قدرت واژگان هم. کاش سعدی بیاید و بگوید: سعدیا پیکر مطلوب برای نظر است، ور نبینی چه بُوَد فایدهی چشمِ بصیر! و شاید خسته از منیتها!
«یَامَناَرجوهُلِکلِّخَیر»
جام زهرت را بیاور! من برای زندگی
بیش از این چیزی که میبینی مصمم نیستم!
#مجله_افکار_بانوان_حوزوی
@AFKAREHOWZAVI