. اشتباهے بدتر از بدڪاریِ بدڪاره ڪردند قوم پستے ڪه براے قتل، استخاره ڪردند قتل! آن هم قتلِ صبرے ڪه تو را میڪشت دلواپس بعدِ تو ناموس هایت را عجب آواره ڪردند بر تنت میخورد و میدید و فقط میزد به صورت خواهرت را رو تل سرنیزه ها بیچاره ڪردند از نفس افتاده اے و تا به سرعت جان سپاری واے با سنگ و عصا آخر به فڪر چاره ڪردند از سیاهے لشڪر این قوم حتے زخم خوردی فڪرِ پرتِ چوب ها را عده اے بیڪاره ڪردند دڪمهٔ پیراهنِ هر محتضر آرام شد باز اے بمیرم در تنت پیراهنت را پاره ڪردند بعدِ اینڪه از قفا بردند بر نیزه سرت را دورِ هم فڪرے براے بردنِ گهواره ڪردند! مرضیه عاطفی | 👉 @Do_KhatRoze 📜