خوب به یاد داشتم که به چه چیزی اشاره دارد. من خیلی اهل شوخی و خنده و سرکار گذاشتن رفقا بود . با خودم گفتم:اگه اینطوره که خیلی اوضاع من خرابه. رفتم صفحه بعد. روز بعد هم کلی اعمال خوب داشتم. اما به حالی که اونروز شوخی کرده بودم اعمال من پاک نشد.اونروز با بچه ها شوخی کردیم و خندیدیم اما یه کسی اهانت نکردیم.هیچ گناهی همراه با شوخی های من نبود. برای همین شوخی و خنده های من به عنوان کار خوب ثبت شده بود.با خودم گفتم:خداروشکر .یاد حدیثی از امام حسین(ع) افتادم که می فرمایند:برترین اعمال بعد از اقامه نماز،شادکردن دل مومن است؛البته از طریقی که گناه در آن نباشد. خوشحال شدم و رفتم صفحه بعد. با تعجب دیدم که ثواب سفر حج در نامه اعمال من نوشته شده. به آقایی که پشت میز بود با لبخند از سر تعجب گفتم:حج؟!من در این سن کی مکه رفتم که خبر ندارم؟! گفت:ثواب حج ثبت شده،برخی اعمال باعث میشود که ثواب چندین حج در نامه عمل شما ثبت شود‌.مثل اینکه از سر مهربانی به پدر و مادرت نگاه کنی. یا مثلا زیارت با معرفت امام رضا(ع)و.... اما دوباره مشاهده کردم اعمال خوب من یکی یکی درحال پاک شدن است.دیگر نیاز به سوال نبود.خودم مشاهده کردم که آخرشب با رفقا جمع شده بودیم و مشغول اذیت کردن یکی از دوستان بودیم . یاد آیه ۶۵سوره زمر افتادم که می فرمود:برخی اعمال باعث نابودی اعمال خوب انسان میشود. به دو نفری که در کنارم بودند گفتم:شما یک کاری بکنید! همینطور اعمال خوب من نابود می شوند. سری به نشانه ناامیدی و اینکه نمیتوانند کاری انجام دهند تکان دادند. همینطور ورق میزدم و اعمال خوبی را میدیدم که خیلی برایش زحمت کشیده بودم،اما یکی یکی محو میشد.فشار روحی شدیدی داشتم.کم مانده بود دق کنم.نابودی همه ثروت معنوی ام را به چشم میدیدم.نمیدانستم چه کنم. هرچی شوخی کرده بودم،اینجا حدی ثبت شده بود.اعمال خوب من از پرونده ام خارج میشد و به پرونده دیگران منتقل میشد.نکته دیگری که شاهد بودم،اینکه؛هرچه به سنین بالاتر میرسیدم،ثواب کمتری از نماز های جماعت و هیئت ها در نامه عملم میدیدم! به جوانی که پشت میز نشسته بود گفتم:در این روزها من همه نمازهایم را به جماعت خواندم.من در این شب ها هیئت رفته ام.چرا اینها در نامه عملم نیست؟ روبه من کرد و گفت:خوب نگاه کن هرچه سن و سالت بیشتر می شد،ریا و خودنمایی در اعمالت زیاد می شد .اوایل خالصانه به مسجد و هیئت می رفتی اما بعدها مسجد رفتی تا تورا ببینند.هیئت رفتی تا رفقایت نگویند چرا نیامدی! اگر واقعا برا خدا بود چرا به فلان مسجدیا هیئت که دوستانت نبودند نمی رفتی؟ دارد