🗣 شب 🐐🐏🐑 دروغگو نگارش جدید! قسمت دوم 2️⃣ 🔺بعد از آن ماجرا مردم ده تصمیم گرفتند پولهای خود را روی هم بگذارند 🐕🐕🐕 و چند سگ گله بخرند . 🐕 از وحشی ترین ها و قوی ترین سگ ها را ... 👈چوپان نیز به آنها اطمینان داد که با خرید این سگها 😏 دیگر هیچگاه گوسفندی خورده نخواهد شد . ☝اما پس از خرید سگ ها 👈هنوز مدت زیادی نگذشته بود 😩که دوباره صدای فریاد "آی گرگ ، آی گرگ" چوپان به گوش رسید! 🏃🏃مردم دویدند و خود را به گله رساندند 😩و دیدند دوباره گوسفندی خورده شده است 😣 ناگهان یکی از مردم ، که از دیگران باهوش تر بود به بقیه گفت : 👈ببینید ، ببینید هنوز اجاق چوپان داغ است 👈و استخوانهای گوشت سرخ شده و خورده شده گوسفندانمان در اطراف پراکنده است! 😉مردم تازه متوجه شده بودند در تمام این مدت 😣چوپان دروغ می گفته است ، 😫 فریاد برآوردند : "آی دزد ، آی دزد" 😲چوپان دروغگو را بگیرید تا ادبش کنیم. ☝اما ناگهان چهره مهربان و مظلوم چوپان تغییر کرد . 😡چهره ای خشن به خود گرفت و چماق چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. 🐕🐕سگها هم که فقط از دست چوپان غذا خورده بودند 😊و کسی را جز او صاحب خود نمی دانستند او را همراهی کردند! ☝چوپان دروغ گو یک قسمت دیگر هم دارد. 🙏با قصه گوی جوالدوز همراه باشید اگر خدا خواهد 💐✋ ✅ به جوالدوز بپیوندید👇 https://t.me/JAVALDUOZ ✅ایتا https://eitaa.com/JAVALDUZ ✅گپ https://gap.im/JAVALDUOZ ✅سروش https://sapp.ir/javalduz