💠 قاعده کرامت انسان در بوته نقد/۹ •کاربست کرامت بشر در استنباط احکام (۲) 🔻ادامه‌ی چالش‌های کاربست کرامت در فقه: ۲. کرامت و شرافت امری نسبی (حیثی) است و خبر دادن از اینکه فلان شخص کرامتی دارد به معنای شرافت وی از همه جهات و حیثیات نیست. برای مثال ممکن است شخص دانشمندی از جهت دانش خود دارای کرامت و شرافت باشد اما چون دارای رذایل اخلاقی است اتفاقاً از این جهت نه تنها کریم و شریف نباشد بلکه در پست ترین درجات دنائت و لئامت قرار گیرد. استاد محترم نیز این مطلب را در خلال بیان کرامت های چهارگانه به نوعی تصدیق نموده‌اند. در نتیجه حتی اگر ملازمه‌ای در کار باشد، باید در عمل این نکته را لحاظ کرد که برآیند کرامت و شرافت در انسان های مختلف چیست؟ مثلاً ممکن است آن دانشمندِ دور از اخلاق در نهایت، لایق احترام و بزرگداشت نباشد زیرا لئامت اخلاقی او بر شرافت دانشش غلبه دارد. به همین وزان در تشریع هم باید به این موضوع توجه داشت. مثلاً انسان مشرک به سبب شرک ورزیدن ممکن است چنان پَست و لئیم گردد که مراعات اقتضای شرافت و کرامت انسانی در حق او لازم نباشد یا حتی احیاناً قبیح شمرده شود. ▫️ ۳. همچنانکه استاد محترم در ابتدای بحث متذکر شدند، آنچه مورد ادعای ایشان است کرامت اعطایی است نه کرامت ذاتی. از این رو ممکن است انسانی فاقد شرافت باشد چون خودش آن را از خویش سلب کرده. 🔰سیاق بسیاری از آیات قرآن کریم نیز مشعر یا دالّ بر همین معنا است؛ ذمّ انسان که به او نعمت‌های بسیاری از جمله عقل و اراده اعطاء شده ولی او از آن ها در مسیر صحیح بهره نمی‌برد: یا ایها الإنسان ما غرّک برّک الکریم الذي خلقک فسوّاک فعدلک في أي صورة ما شاء رکّبک کلا بل تکذّبون بالدین (انفطار: ۶-۹) لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُون‏ (اعراف: ۱۷۹) إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذينَ لا يَعْقِلُونَ‏... إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الَّذينَ كَفَرُوا فَهُمْ لا يُؤْمِنُون‏ (انفال: ۲۲ و ۵۵) خلق الإنسان من نطفة فإذا هو خصیم مبین (نحل: ۴) از این رو است که کرامت ادعایی برای انسان هیچ منافاتی با خِزْیِ (= سرافندگی و هَوان) برخی اصناف بشر از جمله کافران و فاسقان و دشمنان خدا و رسول، ندارد (نک. بقره: ۸۵ و ۱۱۴، مائده: ۳۴ و ۴۱، توبه: ۲ و ۶۳، نحل: ۲۷، حج: ۹، زمر: ۲۶ و فصلت: ۱۶، حشر: ۵). در یک کلام اگر انسانی به حکمتی از حکمت‌های بالغه‌ی الهی مورد اهانت خداوند قرار گیرد و از جانب او پست و خوار شمرده‌شود، تکریمی برای او در کار نخواهد بود: «و من یهنِ اللهُ فما له من مُکرِم» (حج: ۱۸). ◽️ ادامه دارد ⏮ ✒️📚 @Faede_v_Borhan