💥🌹🍃🌼💞🌟💚
💐💙🌸
❣💐
💜
🌟
🌹
💛
✍
#با_نویسندگان_ماوایی شهرستان فامنین
#حماسه_بابا (26)
📌 این داستان : شرف، بیل، مسلسل
🔰 بخش اول
🔵 اهالی روستای چپقلو و روستاهای اطراف، سختترین شرایط زندگی را تجربه میکردند. آنهایی که دستشان به دهانشان میرسید، میتوانستند شکم بچّههایشان را با نان گندم و یا جو و آشی، اُماجی یا با نان و با نانخورش شیره انگور سیر کنند، امّا آنهایی که ملک و باغ و آب نداشتند و با کارگری دیگران زندگیشان را تأمین میکردند، وضع فلاکت باری را تجربه میکردند. با قند یک من شصت تومان، دارا و ندار، قادر نبود سماور روشن کند و یا کتری آب جوش روی اجاق آتش بگذارد.
🔻 خانواده مشهدی احمد نیز وضعی بهتر از دیگران نداشت. نه ملک و باغ آنچنانی در اختیارشان بود که با کشت و زرع آن معاش خود را تأمین نمایند و نه کار و شغل دیگری بود که از دستمزد کارشان زندگی سادهشان را بگذرانند.
تنها کاری که این قبیل آدمها میآمد که از طریق آن، خانواده خود را از گرسنگی نجات دهند کارگری در جاده خاکی در دست ساخت ساوه-همدان بود که دولت ایران برای حرکت کامیونهای نظامی متّفقین اشغالگر میساخت.
مشهدی احمد که دوران جوانی را سپری میکرد و دارای زن و فرزند هم شده بود، همراه دو برادر دیگر از جمله همین کارگرها بودند.
✏ نویسنده :
#استاد_عظیم_سرودلیر
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🔻کانال فرهنگی،
اجتماعی
#فامنین_گرام👇
🆔
@Famenin_Gram 🍀
🌹
🌟
💙
🌿💐
💞🌻❣
💥 🍃💜🌸💛🌸🌹💚