🔴
این سر و صدای مجازی است یا جنبش سیاسی؟
✨
سواد رسانه ای برای همه ✨
telegram:👉
@DrVesali_MediaLiteracy
bale ,sorush, rubika,eata :👉
@drvesali_medlit
instagram :👉
@leilavesali2
aparat, shad, rubika :👉
@leilavesali
این سر و صدای مجازی است یا جنبش سیاسی؟
به نقل از
"دکتر علی اصغر محکی، استاد دانشگاه در رشته علوم ارتباطات":
ژان بوردیار (جامعه شناس فرانسوی)، کتاب مهمی دارد به نام "جنگ خلیج فارس اتفاق نیفتاده"! این کتاب سرو صدای زیادی کرد. خلاصه حرفش این بود که آنچه ما در رسانه ها به عنوان جنگ دیدیم با چیزی که آنجا بود آنقدر تفاوت داشت که میشود گفت اصلا رخ نداد.
دریافت ما از واقعیت و خود واقعیت دو چیز متفاوت است. از مباحث فلسفیش گذشته اگر این بنده خدا هنوز زنده بود احتمالا با دیدن "جنبش سیاسی ۱۴۰۱" ایران دوباره کتاب مینوشت. جنبشی که شاید بشود بهترین اسمش را گذاشت "جنبش مجازی".
اگر همین امروز به حجم توییت و پست و ... نگاه کنید فکر میکنید این رویداد حداقل یکسال است که در جریان است و ماه ها درگیری داشته. در حالیکه عملا کمتر از دو هفته حضور خیابانی با دو سه روز اوج و جمعیتی نه چندان انبوه داشته است.
اگر کسی دور از ایران باشد با مشاهده این حجم پیام و توئیت و کامنت و سر و صدای مجازی، فکر میکند کشور در اعتصاب و تعطیلی و غم فرو رفته، در حالیکه بازارها تعطیل نشد. لابد فکر میکند خون در خیابان ها جاری است، اما مردم در حال زندگی و خرید و عروسی و عزا و امور روزمره خود هستند. فکر میکند میلیونها نفر مثل سال ۱۳۵۷ به خیابانها ریختهاند، اما کف میدان خبر خاصی نیست. چطور چنین فاصله ای، بین فضای واقعی و فضای مجازی ممکن است؟
در واقع میشود ادعا کرد امروز یک ایران مجازی ساخته شده. در این ایران مجازی مردم سیاه پوش و خونین مشغول سنگر بندی اند. سپاهیها در حال فرارند، رهبر که یکبار هفته پیش فوت کرده بود دوباره فوت کرده، پولها را به بانک سوییس بردهاند، در خیابان هایش جنازه میبرند، و خلاصه کار تمام است و انقلاب در لبه پیروزی و حتی در نقاطی پیروز شده!! این "ایرانِ برساخته" و "ایران واقعی" با هم فاصله نجومی دارند. رابطه بین این دو کاملا قطع نیست اما دو چیز مجزا ست.
فعالان صاحب این تصویر میخواهند با تهییج مردم آن را واقعی کنند. انگار که از درون آینه به سمت واقعیت فشار بیاوری. بزرگنمایی میکنند و جایزه میدهند. این یک مرحله جلوتر از جنگ خلیج فارس است: دست درازی تصویر به واقعیت.
فشار روانی روزهای اولیه به قدری بود که با صرف گشت زدن در فضای مجازی، بعضی دلسوزان انقلاب به مرز افسردگی و انفجار میرسیدند و احساس گناه میکردند که چرا نمیتوانند کاری بکنند. چنین فشار روانی در سال ۱۳۸۸ نبود. انگار کل سال ۱۳۹۸ را در یک هفته بریزید. شاید به همین دلیل بود که قطع شدن اینترنت ضربه مهمی به جریان وقایع زد. ارتباط بین واقعیت و برساخت به کلی قطع شد. اما این بار یک اتفاق بسیار جالب افتاد. زندگی در ایران مجازی کاملا مستقل ادامه پیدا کرد و فاصله بیشتر و بیشتر شد.
معترضین در ایران واقعی در خانه بودند اما در ایران مجازی به پایتخت رسیده بودند و جالبتر اینکه این ایران مجازی تنها راه ارتباطی ایرانیان خارج از کشور شد. درغیاب واقعیت، تصویر کاملا جایش را گرفت. بخشی از مهاجرین به واقع تصور میکردند (و شاید بکنند) که انقلاب شده است. سرکوب گسترده ای در جریان است. سکوت ایران نه از سر آرامش بلکه بخاطر قطعی نت و خفقان است، پس اگر در ساعات پایانی نباشیم در دهه فجر که هستیم. شاهین نجفی امان نامه میدهد! فلانی تقسیم غنایم میکند! دیگری فرمان حمله ۲۴ ساعته به تهران میدهد! حیرت آور است!
از کارداشیان تا جیکیرولینگ هم از این انقلاب بزرگ حمایت میکنند! راجر واترز مورد جالبی است. در عین آگاهی و اشاره به برنامه سوریهسازی، اصلا متوجه نیست دارد با رسانه سعودی صحبت میکند و عملا بخشی از همین تصویر میشود. در واقع وقتی فراواقعیت جای واقعیت را میگیرد حتی آگاهی هم کافی نیست.
به یک دوست مهاجر که نگران بود میگفتم باید باشی و ببینی، رسانه کافی نیست. وقتی دادهها دروغآمیز باشد قدرت پردازنده تعیین کننده نیست. ورودی مهم است، ورودی.
ادامه👇