🔴 حضرت علی (ع) از نگاه اصحاب ✅ ابن ابى الحديد شاعر، ادیب و شارح نهج البلاغه قرن هفتم بود. او سنّی مذهب بود و در فقه، شافعی و در کلام، معتزلی بود. او می‌نويسد: خلیفه دوم افرادى را كه براى شوراى خلافت بعد از خود تعيين نموده بود، احضار كرد. وقتی حاضر شدند به آنان گفت: آمدید در حالیکه هريك شيطان نفسش به هيجان افتاده، به اميد آنكه خليفه شود. آنگاه پنج نفر از آنان را با ايراد و نقطه ضعفى که داشته، بدين گونه مخاطب قرار داد و معرفى کرد. 🔹به طلحه گفت: اما تو اى طلحه! مگر آن‌كس نبودى كه گفتى اگر پيامبر قبض روح شد زوجه‌هايش را به عقد همسرى درآوريم؟ چراکه خداوند هرگز محمد را از ما -براى همسرى- با دخترعموهايمان برتر قرار نداده است. پس از آن بود که خداوند با نزول آیه ۵۳ سوره احزاب، با مطرح نمودن اين موضوع، مردم را آزار و اذيت پيامبرش برحذر فرمود و براى هميشه ازدواج با همسرانش را ممنوع اعلام كرد. 🔹بعد خلیفه به زبیر گفت: و اما تو اى زبير! پس به خدا سوگند هيچ‌گاه، نه روز و نه شب نرمش نداشته‌اى و هميشه تندخو و خشن بوده‌اى. 🔹سپس خطاب به عثمان گفت: و اما تو اى عثمان! پس به خدا قسم سرگين اسب از تو بهتر باشد! 🔹به عبدالرحمن بن عوف نیز گفت: و اما تو اى عبد الرحمن! پس مرد عاجزى هستى كه قوم و دار و دسته خود را دوست دارى و به ديگران اعتنا نمی‌كنى. 🔹در نهایت به سعد بن ابی وقاص گفت: و اما تو اى سعد! پس همانا كه تو صاحب عصبيّت و فتنه هستى. 🔹 آنگاه عمر به على (ع) رو کرد و گفت: "و امّا انتَ يا على، فَوَ اللّه لَو وَزنَ ايمانَك بِايمانِ اَهلِ الأرضِ لَرَجّحَهُم" اما تو اى على! پس به خدا سوگند اگر ايمان تو را با ايمان اهل زمين بسنجند، ايمان تو بر آنها سنگينى كند و بچربد. 💢 امام على (ع) -بخاطر این برخورد خلیفه که به اقرار خودش بدترين افراد را به عضويت شورا درآورده و نقشه خليفه شدن پست‌ترین آنان را هم برنامه‌يزى نموده- از جای برخاستند و رفتند. در اين موقع خلیفه گفت: به خدا قسم من از موقعيت مردى آگاهى دارم كه اگر او را متصدى امر خود كنيد، شما را به راه راست خواهد برد. حاضرين مجلس گفتند: او كيست؟ گفت: همين كسى بود كه از بين شما برخاست و رفت. گفتند: پس چه چيزی مانع تصدى وى و واگذارى خلافت از سوی تو به او گرديده؟! (كه شوراى اين‌چنينى تشكيل مى‌دهى؟!) گفت: راهى براى انجام اين كار نيست. _____________ 📋 واحد پژوهش بنیاد فارِس المؤمنین @Fares_ir