دکتر ساشادینا با پسرش محمد دنبال‌مان آمده بود. از واشنگتن تا شارلوتسویل در ایالت ویرجینیا تقریبا 2 ساعت راه بود. چمدان‌ها را به ماشین آقا محمد بار کردیم، خودمون سوار هوندای مدل 1994 (ماشینی معمولی وساده) شدیم. بعدها در مورد ساده‌زیستی دانشجویان و اساتید آمریکا بیشتر خواهم گفت. دکتر ساشادینا در طول رانندگی به خاطر شاید خستگی‌اش ماشین را گاه به چپ و راست می‌کشاند. محمد پسرش زنگ زد و تذکر داد که درست رانندگی کند ممکن است که پلیس تصور کند مست هستیم و ما را جریمه کند. این تلقی از رانندگی با یک انحراف ساده به راست و چپ، حکایت از زمینه‌های فرهنگی و تصادفات جاده‌ای (که بسیاری از آنها به خاطر الکل بود) داشت. بعدها در آزمون آیین‌نامه رانندگی دیدم که چقدر از قوانین و جریمه‌ها مربوط به رانندگی در حالت مستی است، و بعدها در شب‌های کریسمس نیز فهمیدم که چرا برخی‌ها احتیاط می‌کنند و درآن شب به علت وفور رانندگان مست در جاده، کمتر از خانه بیرون می‌روند. ساعت 11 شب بود که به آپارتمان اجاره‌ای خود در محوطه دانشگاه ویرجینیا در شهر شارلوتسویل رسیدیم و بعد از یک روز پر ماجرا به استراحت پرداختیم. @Habibollah_Babai