☯️
#جوم ۵: زوال علم در بردهگاه دانشگاه
✍️ مسعود غفوری
🔻بخشهایی از یادداشت:
▪️ من با مدرک دکتری در مقطع ارشد مجازی در دانشگاه تهران تدریس میکنم و حقالتدریسم به ساعتی دو دلار هم نمیرسد، یعنی کمتر از یکپنجمِ حقوق یک کارگرِ پیتزافروشی در آمریکا. هر وقت سخنی در مورد جایگاه علم و دانشگاه در این مملکت شنیدید، این معادلهی ساده را در ذهن داشته باشید.
🔳 دانشگاه هم مثل چیزهای دیگر
▫️ گسترش بیرویه و قارچگونهی انواع دانشگاهها در کشور در دهههای گذشته که کار را به جاهایی همچون رقابتِ پوچِ بین دانشگاه آزاد و پیام نور کشاند، از همان ابتدا هم چشماندازی جز بیارزش و بیاعتبار کردنِ نهاد دانشگاه نداشت. وقتی هم که دولت حکم داد که دانشگاهها باید بودجهی خودشان را خودشان تامین کنند، پروژهی بازاری شدن دانشگاهها کلید خورد. در کشوری که بسیاری از نهادها فشل و بیخاصیت شدهاند، عجیب نیست که چنین اتفاقی برای دانشگاهها هم بیفتد؛ اگر این پروژهای عامدانه نباشد.
💸 صحبت کردن از اعداد فقط نشانه است. «ردِ پول را بگیر» تا بدانی چه جاهایی برای دولت و حکومت اولویت دارند.
🎓 بزرگترین کلاهبرداری علمی
▫️ وزارتخانهی علوم در دولتهای مختلفِ این چند دهه، بزرگترین کلاه را سر متقاضیان تحصیلات تکمیلی (ارشد و دکتری) گذاشته است: به موازات این که فرصتهای علمی و دانشگاهی را از دسترس آنها دورتر و دورتر میکند، امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر را برای آنها بیشتر و بیشتر فراهم میکند.
❗️ نه پرستیژ، نه پیشرفت، نه درآمد
▫️ در گذشته، شاید تا همین یک دهه پیش، تدریس کردن در دانشگاه هم از لحاظ اجتماعی پرستیژ داشت، هم از لحاظ علمی لطف داشت (از یاد دادن و بیشتر از آن از یاد گرفتن لذت میبردی)، و هم از لحاظ اقتصادی درآمدی. امروز حس میکنم هیچکدام از این سه دلیل قانعکننده نیست.
🧮 تعارف را کنار گذاشتهاند
▫️ به نظر میرسد که دولتها هم کمکم در حال کنار گذاشتن تعارف هستند. اگر به متنهایی مانند اسنادِ سیاستگذاریها یا کتابهای درسی مراجعه کنید، میبینید که دیگر کمتر از ارزش علم صحبت میشود، بلکه همه چیز با ادبیات تولید، کارآفرینی، ارزشآفرینی و استارتاپی سنجیده میشود.
▫️ وقتی هم برای دانشجویان و هم برای دانشگاهها، ارزش رشتههای علمی با میزان پولسازی آنها سنجیده شود، یعنی نگاهها به نهاد دانشگاه به تدریج تغییر کرده است: اگر پیش از این دانشگاه یک «موسسه عمومی» بود، اکنون یک «بنگاه اقتصادی» است و همانند هر بنگاه اقتصادی دیگری، «سودآوری» به هدف اصلی آن تبدیل شده است.
🏭 کارگران و مشتریانِ بنگاهِ دانشگاه
▫️ وقتی دانشگاه به یک بنگاه اقتصادی تبدیل شود، مدرسان و استادهای دانشگاه فقط چرخدندههایی هستند که باید بتوانند با کمترین خرج، دانشگاه را به پیش ببرند؛ «کارگران»ِ روزمرد و قابل تعویضی که نباید هیچ انتظار و توقعی داشته باشند (چون پشتِ در، افراد دیگری هستند که دوست دارند جایشان را بگیرند) و حتی میتوان تا حد امکان، مزدشان را دیر پرداخت کرد.
🏧 وقتی دانشگاه به یک بنگاه اقتصادی تبدیل میشود، دانشجو هم عملا یک «مشتری» است که باید احترام ببیند تا از دست نرود. دانشگاهی که با هزار قلاب، دانشجویان را به دام میکشد تا جیبشان را خالی کند، این حق را برای دانشجو ایجاد میکند که بپرسد: «ما اینقدر پول میدهیم، درس هم بخوانیم؟»
⚫️ ورشکستگی و زوال نهاد دانشگاه
◽️ هر وقت کسی در مورد جایگاه علم و نهاد دانشگاه در این مملکت صحبت کرد، یا در مورد استقرار یا ارتقای دانشگاهها در منطقه استدلال آورد، این معادلات را در ذهن داشته باشید. دانشگاه دیگر ربط چندانی به دانش ندارد.
🔻
#یادداشت کامل در هفتبرکه:
☑️
7Berkeh.ir/archives/135110
▪️▫️▪️
🔴
7Berkeh.ir
✔️
t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp :
bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️
eitaa.com/Haftberkeh
✔️
Ble.ir/7Berkeh