🗳انتخابات
#محتوای_تبلیغی
شمارۀ ۳
اشارۀ محتوایی «
حرکت، جوهرهٔ اصلی انسان»
✍️به قلم:
حجتالاسلام محمدتقی
وکیلپور؛ مدیر
مؤسسهٔ تخصصی خطابهٔ امیربیان
ــــــــــــــــــــــ
💠
گامبهگام تا سعادت!
🔸حرکت، جوهرهٔ اصلی انسان است.
یعنی آنهایی که در مسیرشان هِی گامبهگام جلو میروند و رشد میکنند اینها آدمهایی هستند که
زود به مقصد میرسند.
🔹در یک دورهای، آقای رئیسی برای خودش زائر بود.
یعنی آنموقعیکه در مشهد در شرایط سخت، جزء زائران حرم امام رضا (ع) بود.
شرایط سختی که خود ایشان بیان میکرد و میگفت: مادر ما اتاقهای اطراف حیاطمان را
کرایه میداد و از پول آن فضای
زندگی ما را میچرخاند. آن دوره من زائر بودم و زائر حرم امام رضا (ع) بودم.
میگوید:
من هرچه دارم زندگیَم از امام رضاست.
این دوره زائری بود؛ اما او گام بعدش را هم رفت.
بعضیها صرفاً زائر میمانند؛ هنوزکههنوز است بعضیها زائرند.
گام بعدی چه شد؟!
🔸زائران تبدیل میشوند به خادمان.
دیدید برای اربعین میرویم کربلا؟! بعضیها یک دوره فقط میروند کربلا، بعد میگویند: نمیشود!
باید خادمی کنیم. کاروان برمیدارند و میبرند.
راهیان نور هم همینگونه است. مثل امثال شهید بلباسی که یکموقع میرفت راهیان نور و بعد رفت مسئول ستاد راهیان نور شد. بچهها را برداشت برد راهیان نور؛ این یعنی
حرکت.
فهمید که نباید در این نقطهٔ زائر بایستد.
🔹
ایشان به خادمی رسید.
خادمی در حرم آقا علی بن موسی الرضا (ع).
یک کاری انجام داد که بعضیها هنوز تازه دارند میشنوند چکار کرده است!
چقدر ما زائر اولی داشتیم که
معلول بودند و بیماریهای شدید داشتند؟!
دم در خانههایشان ماشین میفرستادند و آنها را برمیداشتند و میآوردند و جایگاه مخصوص برای اینکه اینها زیارت کنند.
خب این، نگاهِ دقیق میخواهد.
🔸نوع خادمیَش هم ویژه بود.
صحن و سرای علیبنموسیالرضا (ع) را دیگر باید پهنتر دید.
حرم را کل جمهوری اسلامی دید؛ نه فقط مشهد.
زائران و خادمان تبدیل شدند به
مجاهدان فی سبیلالله.
🔹ایشان وارد قوه قضاییه شدند.
وقتی که وارد شدند _ یک حرفی را چون شاید خیلی از عزیزان نشنیده باشند عرض میکنم _ ایشان وقتی وارد آنجا شدند، گفتند:
فرهنگیترین جای قوه قضاییه،
زندان است.
بارهاوبارها به ما بهطور غیرمستقیم میگفتند: باید روی این بچهها کار کنید. بعضی از افرادی که بهظاهرِ ما بد هستند،
وقتی خوب میشوند خیلی خوب میشوند؛ حُرّ میشوند، طیّب میشوند، شهید حمید میرافضلی میشوند، شهید یدالله ندلّو میشوند و امثال اینها.
🔸
شروع کرد به خادمیکردن.
او جزء مجاهدان فی سبیلالله شد و آخریَش اینکه ایشان جزء شهیدان شد.
اگر به من بگویند زندگی آقای رئیسی چطور بود؟ میگویم:
هیچوقت سکون نداشت و همیشه در حرکت بود.
🔹موجیم که آسودگی ما عدم ماست!
به نقطهای رسید که دیگر شبانهروز نداشت. آنموقعی که میخواهد بدَوَد، میدود.
رفیق صمیمی سید مرتضی آوینی به من میگفت: ما در بچههای جنگ دیدیم هر کسی به شهادتش نزدیک میشد، دو تا ویژگی در او پررنگ میشد: ۱.
پُراشک میشد. ۲.
پُرکار میشد.
ما پُراشکی ایشان را دیدیم. یک اصطلاحی بود که میگفتیم
آقای رئیسی «اشکش، دم مشکش است.»
خیلی گریه میکرد. من دیده بودم. یادم هست که یکی از این بچهها را شلاق میزدند که مشروب خورده بود. به ایشان گفتم: آقای رئیسی، یکی از اینها که شلاق خورد به من گفت: ما خوردیم، خوردیم! یعنی مشروب خوردیم و شلاقش را هم خوردیم؛ اما بروید آنهایی را که خوردند و بردند را جمع کنید.
بعد شهید رئیسی یک نگاه معناداری کرد نسبت به اینکه وظیفه من است که در قوه قضاییه بروم سراغ آنهایی که خوردند و بردند.
یعنی برایش مهم بود و این خیلی عجیب بود.
🔸هر نوع انتقادی هم که به ایشان میکردند، با هر لحنی هم انتقاد میکردند، ایشان گوش شنوایی بود.
میشنید و تا میتوانست هم ورود میکرد که مسئله را حل کند.
🔹اما اینکه یک آدمی شهید میشود، پرکار میشود و پراشک.
پرکاریَش را میشود دید.
گوشهگوشۀ ایران رفت و همنشین فقرا شد و بعد هم همنشین شهدا شد.
با فقرا نشستن و کنار فقرا بودن، یعنی شامل دعای فقرا میشوید؛ شهید رئیسی، شامل
دعای بیبیگل شد و خدا خریدش.
زائران، خادمان، مجاهدان و شهیدان، مثل این شهید عزیز،
مثلِ ابراهیم رئیسی، باید حرکت داشت.
ــــــــــــــــــــــــ
برای مشاهده کلیپ،
اینجا را بزنید.
ــــــــــــــــــــــــ
همقلم
شبکۀ ملی تولیدکنندگان محتوای تبلیغی
eitaa.com/Hamghalam