♥️♥️♥️♥️♥️♥️
╔ღ═╗╔╗
╚╗╔╝║║ღ═╦╦╦═ღ
╔╝╚╗ღ╚╣║║║║╠╣
╚═ღ╝╚═╩═╩ღ╩═╝
♥️♥️♥️♥️♥️♥️
#همسر_تقلبی_من#به_قلم_اعظم_فهیمی#پارت101
دستاشو تو جیب شلوارش فرو برد:
-مهم منم... که ازش خوشم میاد!
-تو که هیچوقت ازش خوشت نمیومد... میگفتی چهره اش مصنوعیه... بگو که از لج منه... بگو عماد...
اخم کرد:
-فکر کردی کی هستی که به خاطرت این کارو کنم؟ هوا برت داشته نه؟
هق زدم:
-همیشه خیال میکردم با منطقی ترین مرد دنیا طرفم... فکرشم نمیکردم به لج من دست به همچین کاری بزنی!
اخمش غلیظ تر شد و دستاشو روی میز گذاشت، تو صورتم خم شد:
-تو کی باشی که سر لج باهات داشته باشم؟ ببینم حالا من مقصر قضیه شدم؟ این تو نبودی که با برادرم به من خیانت کردی؟...
#کپی_و_نشر_پارتهای_رمان_مطلقا_ممنوع