#فقه
📝 بیانات استاد شوپایی در ابتدای درس امروز در مورد طب اسلامی (به مناسبت آتش زدن کتاب هاریسون):
✴️ در مورد روایات طبی از حیث حجیت روایات، و انتساب مطالب و مضامین روایات به اهلبیت (علیهم السلام) مشکلی وجود ندارد؛ یعنی اگر روایتی سنداً تمام بود و معارضی نداشت، می توان مضمون آن را به ائمه اطهار (علیهم السلام) نسبت داد.
⛔️ لکن از آنجا که شأن اصلی ائمه هدایت گری است، و مطالب دیگر (مثل روایات طبّی) را تفضّلاً بیان کردند (کما اینکه قرآن نیز کتاب هدایت است، ولی در عین حال مطالب دیگری را نیز تفضّلاً بیان کرده)، باید در مورد آن اثری که در روایت در مورد نمک، یا میوهای، یا گیاهی، یا حجامت و ... بیان شده، از چند جهت بررسی صورت بگیرد:
✅ یک جهت این است: این خاصیتی که در روایت برای چیزی مثل حجامت یا نمک ذکر میشود، از باب علّت تامه است یا مقتضی؟!
اگر احراز کردیم که از باب علت تامه است، می توان به دین اسلام یا اهلبیت (علیهم السلام) نسبت داد، بنابراین، صِرف احتمال کافی نیست.
ولی خیلی از موارد ممکن است از باب مقتضی بوده باشد، به این معنا که تحقّق این اثر متوقف است بر وجود شرایط دیگر و نبودن موانع.
در این صورت انتساب این اثر به نحو علّیّتِ تامه به اهلبیت صحیح نیست.
☆☆ ظاهرا مراد، از علیت تامه، معنای دقیق فلسفی آن نیست.
✅ جهت دیگر اینکه: این اثر و ویژگیِ حجامت مثلا آیا برای عموم است، یا برای گروه و منطقه خاصّی از مردم است؟!
اگر احراز کردیم که برای عموم است، انتساب آن مطلب به نحو عموم به اهلبیت مانعی ندارد.
ولی اگر احراز نشد، نمی توان به اهلبیت (علیهم السلام) نسبت داد.
❇️ نتیجه: تمام بحث از حیث دلالی و اثباتی است، و از حیث ثبوتی جای تردید نیست.
@Hoseinmehrali