4️⃣خط مشی چهارم: تکیه بر فناوری های منطبق با جهان بینی عاشقانه ایرانیان
جهان بینی ایرانیان از دوران پیشا اسلامی تا کنون اشراقی و عاشقانه بوده و هست. حال و هوای عرفانی و باطنی آن چنان در هویت ایران رسوخ کرده است که به سختی می توان سویه ای از فرهنگ ایرانیان را یافت که تأثیری از آموزه های روحانی آن نگرفته باشد. کارپردازان صفوی مبتنی بر پارادایم عارفانه و متصوفانه خود در کنار توجه بر وعظ و منبر به صورت قابل توجهی آیین های محرمی را بر محور ذوق عرفانی ساخته و پرداخته کرده اند. قصه گوئی به عنوان مبدأ روضه خوانی، سنتی است که در پیوند خانقاه با گفتمان فرهنگی صفویه شکل گرفته است. در عهد صفوی دسته ای از زاهدان که قصاص نامیده می شدند، در بازارها و محلات حکایات شوق آمیزی از حالات معنوی انبیاء را بر مردم می خوانند و همان ها رویه های ابتدایی در تبدیل مقتل نویسی عاشورا به قصه نویسی را طی نمودند. علاوه بر این، در مراسمات صفوی علاقه وافری بر ترویج مداحی که اساساً سلک معنوی و درویشی بوده، نمایان است.
5️⃣خط مشی پنجم: ایجاد تعیّن تقویمی و دهه پردازی
دولت صفوی در جهت تقویت عهد اجتماعی پیرامون محبت به خاندان پیامبر ص، دهه محرم و به ویژه روز عاشورا را در تقویم کارگزاری خود نهادینه ساخت. در گزارشات متعدد همچون توصیفات دلاواله و فیگوئروا اشاره شده است که برای اولین بار در سنت ایرانی، مراسمات مربوط با عزای سیدالشهدا ع به مدت یک دهه از یکم تا دهم محرم برگزار می شده و این چنین به نظر می رسیده که عمده مشغولیت سلطنت در این بازه اقامه عزای سیدالشهدا ع است. عموماً صبح ها مراسم وعظ و عصرها مجالس مصیبت خوانی برپا بوده و باشکوه ترین عزاداری ها به طور متمرکز در روز عاشورا برقرار بوده است.
6️⃣خط مشی ششم: ایجاد مداخلات تحدیدگر
در کنار حضور آشکار و حمایت آمیز حکومت صفوی، در مواردی از جانب خود شاه و یا نمایندگان آن ها محدودیت هایی در نحوه برگزاری مراسمات اعمال می شده است. دوگو¬آ در سفرنامه خود به دستور شاه عباس مبنی بر ایجاد ممانعت برای درگیری دسته جات حیدری – نعمتی اشاره داشته و یا در سفرنامه اشترویس از صدور فرمان ممنوعیت قمه زنی توسط حاکم شماخی و برخورد با مخالفین سخن به میان آمده است.
7️⃣خط مشی هفتم: درگیر نمودن عاطفه اجتماعی
اگر جمع انسانی بر روی ارزش ها و هنجارهای واحدی وفاق داشته باشند، بروز آن را در یک اتفاق یا یک شخص کمال می دانند و در اثر جذبه و التذاذ به تداوم ارتباط با ابعاد وجودی او رغبت پیدا می کنند و در اثر مداومت پدیده ای به عنوان عاطفه اجتماعی در قبال آن شکل خواهد گرفت. یکی از عوامل قطعی در پایدار ماندن سنت عزاداری با الگوی صفوی توجه ویژه به عنصر عاطفه پردازی پیرامون مظلومیت سیدالشهدا ع بوده است. اساساً فرهنگ روضه خوانی بر مبنای پروراندن عواطف و احساسات جمعی برای تظلم خواهی نسبت به شخصیت حادثه سازان کربلا و به ویژه شخص ابی عبدالله ع بوده که در خط به خط ذکر مصیبت های آن دوران منعکس می باشد.
8️⃣خط مشی هشتم: تنظیم گری در اعطای محوریت به متون مرجع
نیرومندترین نوشته ای که توانسته است مهم ترین تحولات را در روند شکل دهی به مقتل نویسی های ایرانی ایجاد کند، کتاب روضه الشهدا است. اساسا اصطلاح روضه و روضه خوانی استعاره ای برگرفته از کتاب اثر ملاحسین کاشفی صوفی نقشبندی است. این کتاب با ترویج رسمی حاکمیت صفوی به محور اصلی آیین های عزاداری قرار گرفت، صنف نوپایی به نام روضه خوان بر محور مدیحه سرائی حول این اثر، پدید آمد و در نهایت مجالس ذکر مصائب اهل بیت علیهم السلام متأثر از غلبه محتوایی این کتاب به نام مجلس روضه خوانی شهرت یافت.
9️⃣خط مشی نهم: آمیختن معنا به هنر
نقالی، پرده خوانی، شعرسرایی، نوحه سرایی، تعزیه خوانی، شبیه خوانی، دسته گردانی و ... همگی ایده پردازی هایی بوده که در راستای امتزاج معانی موجود در ماتم اهل بیت با عناصر و ساختارهای هنری ایرانی در عصر صفوی صورت پذیرفته و موجبات ماندگاری بینانسلی آن را فراهم آورده است.
🔟خط مشی دهم: نمادسازی
یکی از برجستگی های سوگواری با الگوی صفوی بهره گیری از آلات نمادین در مراسمات و به ویژه دستجات عزاداری بوده است. عمده این اشیاء یا منشأ نظامی و یا منشأ صوفیانه و درویشی دارند که دارند که به جهت حضور پررنگ عناصر لشگری صفوی در مراسمات تعین نمادین یافتند که "علم" معروفترین آنهاست. اشترویس در سفرنامه خود به چهارده مورد از این نمادها که در مشاهداتش با آن ها مواجه شده را برشمرده است.
❇️در مجموع مدرسه حکمرانی صفوی به ما می آموزد که معنا برای تبدیل به امر عمومی شدیدا محتاج قدرت است و فرهنگ حاصل امتزاج مدبرانه معنا با اقتدار سیاسی است، یک معنا می تواند سده ها در خزانه هویتی یک جامعه باقی بماند و فقط در صورت مداخله نهاد قدرت و در پی آن فراهم آمدن شرایط و اقتضائات لازم، توفیق حضور در عرصه فرهنگ عمومی را بدست آورد.