🗓۵ بهمن ماه سال ۱۳۵۷
🏳تشکیل کمیته استقبال از امام/٢
💠رهبرانقلاب
‼️انسان وقتی سمَت را طعمه میداند، آنوقت ممکن است کارهایی از او سر بزند که همانها بنای یک تمدن، یک نظام و یک تشکیلات را میلرزاند. به خلاف اینکه فردی بگوید: بنده کی هستم؟ طلبی از کسی ندارم. من حالا از خودم، برای شما میگویم: این طور جاها، گفتنِ شرح حال، نباید تعریف به حساب بیاید. ما، قبل از ورود امام، که در دانشگاه تهران تحصّن کرده بودیم جلسهای با دوستان تشکیل دادیم. اغلبِ دوستان هم از روحانیون بودند گفتیم: «خوب؛ فردا امام وارد تهران میشوند. مردم میریزند سرمان؛ هر کس کاری دارد، مراجعهای دارد، حرفی دارد. باید از حالا آماده باشیم و تشکیلات بیت امام را منظم کنیم. هر کس مسؤولیتی به عهده بگیرد.» همه قبول کردند که بیاییم دربارهی این قضیه فکر کنیم؛ بنده گفتم: من میشوم قهوهچی. رفقا خندیدند و گفتند: شوخی میکنی؟ گفتم: شوخی نمیکنم. اتفاقاً چون اهل چای هستم، چای خوب درست میکنم. من میشوم قهوهچی. بالاخره منزل امام، یک چای ریز میخواهد! آن چای ریز، من باشم. این حرف موجب شد که جلسهی ما به یک سمت خوب رفت. فرق است بین اینکه هر کس بنشیند جایی و هدف بگیرند که «رئیس این تشکیلات کی باشد؟» من توی دلم بگویم: «بالاخره من مناسبترم.» شما بگویید: «من مناسبترم.» اینجا یک معارضه و دعوا میشود. ما در این دعوا، به قول زورخانهچیها، لُنگ انداختیم. گفتیم: «ما نیستیم. شغل ما قهوهچیگری.» همه لنگ انداختند و کار، سامان گرفت. باید شغل را در خدمت خودمان نخواهیم و ندانیم! ۷۲/۵/۷
📸استادخامنهای (پشت) و مرحوم طالقانی
#نشربامنبع
@Jahade_tabeini