🔰 دو نمونه از رنجهای حضرت جواد(علیه‌السلام) 1⃣ شکستن حریم امامت 🔸 محمد بن ریان می‌گوید: مامون به هر حیله‌ای متوسل می‌شد تا بر امام نفوذ کند، اما ممکن نمی‌شد، تا اینکه این فرصت هنگام ازدواج دخترش با امام به دست آمد، وقتی می‌خواست دخترش، ام فضل را به خانه زفاف امام جواد(علیه‌السلام) بفرستد، دویست دختر از زیباترین کنیزکان خود را طلبید و به هر یک جامی که داخل آن گوهری بود، داد تا وقتی در جایگاه نشست، از او استقبال کنند، اما حضرت به هیچ یک توجهی نکرد. 🔸 در آنجا مردی بود که مخارق نامیده می‌شد و صاحب صدا و عود و ضرب بود و ریشی دراز داشت، مامون او را طلبید، در گفتگوی مامون و مخارق، مخارق گفت: اگر به چیزی از امور دنیا مشغول باشد، من برای مقصود شما کفایت می‌کنم. 🔸 آن گاه رو به روی امام نشست، مانند الاغ عرعری کرد و وقتی توجه همه را جلب نمود، شروع به نواختن کرد، امام دقایقی بی‌توجهی کرد و ناگهان سر برداشت و فرمود: «اتق الله یا ذا العثون، ای ریش دراز از خدا بپرهیز .» مخارق چنان از فریاد امام وحشت کرد که ساز و عود از دستش افتاد و تا لحظه مرگ دستش فلج ماند، وقتی مامون از دلیل آن حالت پرسید، گفت: از وقتی ابوجعفر بر سرم فریاد کشید، وحشتی مرا فرا گرفت که هرگز از جانم بیرون نمی رود.(۱) 2⃣ تهمت مستی و ... 🔸 فضای تنگ و خفقان آلود حاکم بر جامعه چنان امام و یارانش را در تنگنا قرار داده بود که گاه افراد وابسته به طاغوت به آن حضرت توهین‌های سنگینی می‌کردند و امام تنها به شکوه به درگاه الهی بسنده می‌کرد. 🔸 از جمله، عمر از خاندان فرج که با چپاول و رشوه و دزدی ثروت زیادی فراهم آورده بود و در حکومت بنی عباس نفوذ داشت، مدتی فرماندار مدینه شد و در همان زمان نسبت به خاندان نبوت خشونت به خرج می‌داد و کار را به جایی رساند که به امام گفت: به گمانم تو مست هستی! امام جواد(علیه‌السلام) در مقابل این گستاخی تنها به درگاه الهی پناه برد و فرمود: «اللهم ان کنت تعلم انی امسیت لک صائما فاذقه طعم الخرب و ذل الاسر، خدایا! چنانچه تو می‌دانی امروز برای تو روزه بودم، پس طعم غارت شدن و خواری اسارت را به او بچشان » 🔸 طولی نکشید که در سال ۲۳۳ ه ق متوکل بر او غضب کرد و دستور داد ۱۲۰ هزار دینار به عنوان مالیات و ۱۵۰ هزار دینار از برادرش بگیرند، او بار دیگر به عمر غضب کرد و دستور داد هر چه می‌توانند بر گردنش ضربه بزنند و ۶ هزار ضربه زدند و بار سوم کشان کشان به بغداد بردند و همان جا در اسارت مرد. 🔸 واقعه توهین به امام جواد(علیه‌السلام) چنان سنگین بود و دل امام هادی(علیه‌السلام) را به درد آورده بود که وقتی خبر مرگ عمر را آوردند، ۲۴ مرتبه «الحمد لله» گفت.(۲) 📚 ۱- کافی، ج ۱، ص ۴۹۴ 📚 ۲- کافی، ج ۱، ص ۴۹۶ ✅ معاونت فرهنگی تبلیغی حوزه علمیه خراسان() ┏━━━━━━📚┓ @howzehtabligh ┗📚━━━━━━┛