یک غزل قدیمی
باز هم برای هزارهی مظلوم:
🥀
اشک دوصد هزاره چکیده است بر تنت
انبوه گیسوان بریده است بر تنت
از غنچه های سرخ که روئیده روی خاک
بالا بلندِ سرو، خمیده است بر تنت
بُهت است در نگاه پدر، خیره بر زمین
هرگز نگفت، آه، چه دیده است بر تنت
ای از میان نسل بشر دستچین شده!
رنج اصیل عصر رسیده است بر تنت
زنهار! ای صنوبر مَه روی تنگ چشم
تیغ هزار چشمْ دریده است بر تنت
#وحید_یامین_پور
🥀
#افغانستان_تسلیت
✅
@yaminpour