•°o.O⓵࿐࿐♥️࿐•°o.O ۷ 🔅ورم حاد چرکین ملتحمه🔅 💭 مردی به نام ابو داوود که مکاری ما بود و الاغها را می راند، مبتلی به چشم درد گردید.👀 🔚 چون بیماریش شروع شد، دستور دادم فصد کند، ولی او عمل نکرد، بلکه باد کش(حجامت) کرد.💉 👂داروئی که با خود هم راه داشت به میزان یک وقیه بلکه زیادتر در گوش چکاند. من او را از این کار شدیداً نهی می کردم، تا آن که دل تنگ شدم. با این حال او از من قبول نکرد.😞 🔰فردای آن روز حالش بدتر و چشم دردش شدت یافت، که تا آن وقت من چنان چشم دردی ندیده بودم.‼️ 😨ترس من بیشتر از ترکیدن طبقات چشم و بیرون ریختن آن ها (محتوی چشم) بود، زیرا در نتیجه ورم شدید ملتحمه از تمام قرنیه به اندازه یک عدسی بیشتر معلوم نبود.🔎 🛏چون درد او را به ستوه آورد فصدی کردم و سه رطل و شاید زیادتر در دو مرتبه از او خون گرفتم.💉 👁 چشمش را از ترشحات پاک کردم. سپس به چشمش گرد سفید پاشیدم. در نتیجه آن روز به خواب رفت و دردش ساکت شد. فردای آن روز بهبود یافت. همراهان از این امر در تعجب ماندند.....✔️ •°o.O⓵࿐࿐♥️࿐•°o.O 🔅آبله🔅 👧🏻دختر حسین بن عبدویه بر حسب عادت شیر شتر خورد بدون آن که با من مشورت کند. چون در پی خوردن شیر نفخ (در معده) تولید شد دواء المسک خورد، بدون آن که قبلاً خون گیرد یا مسهل خورد.💊 ✅پس از آن مبتلی به تب مطبقه گردید و علامات آبله در وی ظاهر شد. چهار بار پشت سر هم آبله گرفت (چهار بار به حملات آبله گرفتار شد).😰 🚫وقتی که آبله شروع شد و معالجه بیمار به من واگذار گردید، توجه من به چشمش شد. 👀 سرمه ای سائیده با گلاب به چشمش ریختم و با آن که اطراف چشم هایش آبله وجود داشت، در آن ها چیزی ظاهر نشد.↘️ 👵🏻پیر زن هائی که اطراف بیمار بودند، از مصون ماندن چشمان بیمار از آبله متعجب شدند.‼️ 🍺وی را مدتی وادار به خوردن ماءالشعیر و امثال آن کردم و چنان که در دنباله این بیماری مشاهده می شود، مزاجش عمل نکرد و بقایای تب گرم در بیمار باقی ماند.🌡 ⚗حدس زدم که این حالت بر اثر بقایای اخلاطی است که با مسهل (اسهال) دفع نگردیده بود و به علت ضعف نیروی بیمار نمی توانستم تخلیه فوری به عمل آورم.✔️ وی را ملزم کردم پانزده روز قبل از شفق خیسانده و صبح ها (نیم چاشت) ماءالشعیر بخورد...😊 🔙 در نتیجه روزی دو مرتبه مزاجش اجابت کرد و خوب پاک گردید. پس از چهل روز ادرار نضج کامل گرفت و پس از پنجاه روز بیمار بهبود یافت...👌🏻 •°o.O⓵࿐࿐♥️࿐•°o.O