۲۳ | "ان شاءالله
#تابستان که شد شروع می کنیم..."
مسئله امروز یا چند سال اخیر نیست، مدت هاست که خیلی از ما با این
#رویکرد که هر زمان سرمون
#خلوت شد کارفرهنگی می کنیم به صورت فصلی و
#مقطعی کاری را انجام میدیم و خیلی مواقع هم اصلاً ادامه اش نمیدیم و فراموشش می کنیم...(!)
علت این اتفاق چیه؟ شخصاً فکر می کنم چون تعریف و
#شناخت صحیحی نسبت به کارفرهنگی نداریم(!) چرا که کارفرهنگی اصلا در شروع خلاصه نمیشه بلکه در تداوم و
#بقا هست که "هویت" خودش را پیدا می کند. مثال این موضوع هم
#رسالت حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) هست...
:: تصور کنید در ساحلی ایستادید و تصمیم میگیرید کارفرهنگی کنید پس به
#دریا روبه رو شیرجه می زنید و شروع به شنا می کنید بعد از مدتی سر بر می گردانید و تا به
#ساحل نگاه کنید ولی چیزی جز دریا نمی بینید(!) بعد به رو به رو نگاه می کنید و باز هم چیزی جز دریا نمی بینید(!) منظورم چیه؟ شروع کارفرهنگی به
#اراده ماست ولی پایان داستان باز هست و افرادی را که
#جذب شان کردیم نمی توانیم در این دریا سرگردان
#رها کنیم...