💢تفسیر نور (استاد قرائتی)
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🕋قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ «1» مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ «2» وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ «3» وَ مِنْ شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ «4» وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ «5»
🦋🦋بگو: پناه مىبرم به پروردگار سپيده دم. از شرّ آفريدههايش. و از شرّ تاريكى شب، آنگاه كه همه جا را فراگيرد. و از شرّ افسونگرانى كه در گرهها مىدمند. و از شرّ هر حسود آنگاه كه حسد ورزد.
📝نکته ها👇
🔹كلمه «فلق»🔹 مثل «فجر» به معناى شكافتن است، شكافتن سياهى شب يا سپيده صبح:
«فالِقُ الْإِصْباحِ» «1»؛ شكافتن دانه درون خاك. «فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوى» «2»
مراد از «غاسِقٍ» آغاز شب است كه تاريكى را به همراه مىآورد. چنانكه در آيهاى ديگر مىفرمايد: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى غَسَقِ اللَّيْلِ» «3»
شايد مراد از «غاسق» هر موجود ظلمت آور باشد كه تاريكىهاى معنوى را به همراه خود مىآورد و گسترش مىدهد.
از آنجا كه افراد شرور، براى حمله و هجوم و يا توطئه چينى از تاريكى شب استفاده مىكنند، لذا به خدا پناه مىبريم از شرورى كه در شب واقع مىشود.
📖«1». انعام، 96.
📖«2». انعام، 95.
📖«3». اسراء، 78.
📚جلد 10 - صفحه 645
●«نفاثات» از «نفث» به معناى دميدن و «عقد» جمع «عقد» به معناى گره است.
در هر چيزى احتمال بروز شرّ وجود دارد، حتى كمالاتى مثل علم و احسان، شجاعت و عبادت نيز آفاتى دارند. آفت علم، غرور؛ آفت احسان، منّت گذاردن؛ آفت عبادت، عُجب و آفت شجاعت، ظلم و تهوّر است.
در آسيب پذيرى سه اصل وجود دارد آمادگى هجوم از سوى دشمن فرصتهاى مناسب براى هجوم نظير تاريكىها وجود حفرهها و نقطه ضعفها آرى دشمن به دنبال تاريكىها و حفرهها و نقاط ضعف است.
تبليغات سوء، جوسازىها، سخن چينىها، جاسوسىها و شايعهپراكنىها، نمونه هايى از «النَّفَّاثاتِ فِي الْعُقَدِ» است، يعنى مىدمند تا محكمات را سست كنند. چنانكه كسانى با وسوسه و شك ميان همسران فتنه گرى مىكنند «ما يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ» «1»
با اينكه هرچه خدا آفريده، خير است: «الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ» «2» ليكن هر چيزى اگر در مسير صحيح خود قرار نگيرد، شرّ مىشود. چنانكه آهن خير است ولى اگر چاقو شد، امكانِ سوء استفاده از آن وجود دارد. «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ»
●«شَرِّ ما خَلَقَ» يعنى شرّ از سوى مخلوقات است، نه از سوى خالق و نه ناشى از خلقت.
پناه بردن به خدا از خطرات، تنها با گفتن «اعوذ» حاصل نمىشود، بلكه علاوه بر گفتن، عمل نيز لازم است. چنانكه اهل بيت پيامبر عليهم السلام وقتى مسكين و يتيم و اسير، اطعام را كردند، گفتند: «إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً» «3» ما از روز قيامت مىترسيم كه اطعام كرديم. قرآن مىفرمايد: «فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ» «4» خداوند نيز آنان را از شرّ آن روز نجات داد. پس گفتن «إِنَّا نَخافُ» به تنهايى كارساز نيست، بلكه بايد همراه با عمل باشد.
زشت صورتى نزد رسول خدا از زشتى چهره خود شكايت كرد كه جبرئيل نازل شد و سلام خداوند را به آن مرد زشت رساند و گفت كه خدا مىفرمايد: «اما ترضى ان احشرت على جمال
📖«1». بقره، 102.
📖«2». سجده، 7.
📖«3». انسان، 10.
📖«4». انسان، 11.
📚جلد 10 - صفحه 646
جبرييل» آيا دوست دارى كه در قيامت تو به زيبايى جبرئيل باشى؟
مرد شادمان شد و تصميم گرفت تمام عبادات و مستحبّات را انجام دهد. «1»
شرّ مطلق وجود ندارد و خداوند نيافريده است، بلكه چه بسيار امورى كه از يك زاويه، شرّ ديده مىشوند و زاويهاى ديگر خير. چنانكه مولوى مىگويد:
زهر مار، آن مار را باشد حيات
ليك آن، آدمى را شد ممات
پس بَد مطلق نباشد در جهان
بَد به نسبت باشد، اين را هم بدان
بعضى از سختىها و فشارها، شرّ نيست، بلكه رمز تكامل است. مولوى مىگويد:
گندمى را زير خاك انداختند
پس ز خاكش خوشهها برساختند
بار ديگر كوفتندش ز آسيا
قيمتش افزون و نان شد جان فزا
باز نان را زير دندان كوفتند
گشت عقل و جان و فهم سودمند
باز آن جان، چون كه محو عشق گشت
يُعجب الزّراع آمد بعد كشت
قرآن سفارش مىكند كه با همسرانتان خوب رفتار كنيد و اگر نسبت به آنان كراهت داريد، چه بسا در كنار آن الطافى نهفته باشد. «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً» «2» چنانكه گاهى زن زيبا نيست، ولى مادر فرزندانى بزرگ و برجسته مىشود.
بسيار از تلخىها، استعدادهاى ما را شكوفا مىكند، حالت صبر و مقاومت را در ما رشد مىدهد و دل انسان را خاضع و خاشع مىسازد. «لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ» «3»
شب براى مردان خدا، زمان بندگى و عبادت است: «يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ» «4»