داستان قرآنی حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم 💚 رسول خدا ، شخصا به میدان قدم گذاشت و به جستجو پرداخت . ناگهان منظره ای هولناک و وحشت آور در برابر آن حضرت آشکار شد . 💚آه ! حمزه را کشته اند و او را مثله کرده اند . اشگ از دیدکان آن حضرت جاری شد و مطابق اخبار اهلبیت علیهم السلام،روزی سخت تر و ناگوارتر از آن روز ، در سراسر زندگانی رسول الله ( ص ) نبوده است . 💚پیغمبر اسلام ( ص ) عبای مبارک را از دوش برداشت و بر جسد پاک و مطهر عموی عالی مقام خود افکند و به این وسیله آن منظره رقت بار را از انظار دوستان و بستگان مستور نمود . سپس بر جنازه حمزه نماز گذارد و در آن نماز هفتاد مرتبه ( الله اکبر ) گفت و او را به لقب سیدالشهداء مفتخر فرمود . 💚سپس اجساد سایر شهیدان را از نقاص مختلف میدان جمع آوری کردند و بر آنها نماز خواندند و به خاک سپردند . 💚تازه داماد در آغوش شهادت 💚در بین اجساد پاک شهیدان احد ، جسدی دیده می شد که سند زنده فداکاری و جانبازی سربازان مسلمان بود . حنظله جوانی بود که حدود بیست و چهار سال از عمرش گذشته و درست در همان شبی که روز آن جنگ احد اتفاق افتاد ، مقدمات زفافش فراهم شده بود . 💚رسول خدا ( ص ) به این جوان اجازه فرمود که برای انجام زفاف در مدینه بماند و سپس به مجاهدین بپیوندد. 💚در ضیافتی که به عنوان ولیمه دامادی بر پا شده بود ، گروهی از مسلمین با اینکه عازم جنگ بودند ، حضور یافتند و پس از صرف شام ، داماد را به حجله فرستادند و رفتند . داستان درقسمت بعد ..... 🎋🎋🦋🎋🎋🎋 ✨ @Lootfakhooda