پسر بچه ای گریه کنان سراغ مردی بالغ رفت و صدایش زد. مرد گفت چرا گریه میکنی چه شده؟ پسرک باصدای غمناک گفت مقدار پولی پس انداز کرده بودم تا برای تولد مادرم هدیه ای بخرم ولی یک پسری جوان امد ونصف پولم را دزدید. مرد باشنیدن این حرف گفت چرا سروصدا نکردی و کمک نخواستی؟ پسر چرا اتفاقا سروصدا کردم ولی کسی صدایم را نشنید. مرد گفت از این بلند تر میتوانی سروصدا کنی؟ پسرک با تعجب گفت نع نمیتوانم. مردک با شنیدن این حرف نصف پول بچه را گرفت و رفت. ✍️علی_جلالت 👳 @mollanasreddin 👳