💢 قابل توجه گویندگان «رضاخان_روحت_شاد» 🔹در یکی از زمستانها که رضاشاه به مازندران مسافرت کرده بود، قرار بود که یک روز در بابل توقف نموده، سپس به مسافرت ادامه دهد. [اما] بسیاری از مردم که املاک آنها به وسیله اداره املاک تصرف شده بود، دیگر ممر معاشی نداشتند ناجاه به تکدی در شره و یلان و سرگردان میگشتند، به طوری که در هر نقطه از شهر تعدادی زیاد گدا با لباس مندرس مشغول تکدی بودند. شهردار و حاکم شهر از نظر اینکه هنگام ورود رضاشاه به شهر، مواجه با این همه سائل نشود، دستور دادند که تمام آنها را جمع آوری و در حمامهای عمومی نگاهدای نمایند تا رضاشاه از شهر خارج شود. شهرداری به کمک شهربانی تمام متکدیان را جمع اوری و در حمامهای عمومی محبوس نمودند و در حمامها از بیرون قفل نمودند. قبلا طبق برنامه تنظیمی قرار بود که رضاشاه بیش از یک روز و یک شب در شهر توقف نکند. اتفاقا بارندگی شدید شد و شاه تصمیم گرفت تا بارندگی ادامه دارد در آنجا بماند. شاه سه روز و سه شب در قصر سلطنتی توقف نمود. 🔹 پس از رفتن شاه در هر حمامی را که باز کردند، تعدادی به واسطه نرسیدن غذا و نبودن هوا از گرسنگی مرده یا خفه شده بودند که مجموعها تلفات به ۶۰_۷۰ نفر رسیده بود. 📚 منبع: حسین مکی(نماینده مجلس در زمان پهلوی)، تاریخ 20ساله ایران، ج۶، ص۱۰۱_۱۰۲. ✍️ مهدی عبدالهی 🆔 @MAbdullahi