۱۷ ❇️یادم افتاد که یکی از سربازان در زمان پایان خدمت چند جلد کتاب به واحد ما آورد و گذاشت روی طاقچه و گفت: اینها باشد اینجا تا سربازهائی که بعد می آیند در ساعات بیکاری استفاده کنند ❇️کتابهای خوبی بود ، یک سال روی تاقچه بود سربازهائی که شیفت شب یا ساعات بیکاری داشتند ، استفاده می‌کردند ❇️بعد از مدتی من از آن واحد مکان دیگری منتقل شدم همراه با وسایل شخصی که بردم کتاب‌ها را هم بردم ❇️یک ماه از حضور من در آن واحد گذشت احساس کردم که این کتاب‌ها استفاده نمی شود شرایط مکان جدید با واحد قبلی فرق داشت و سربازان و پرسنل کمتر اوقات بیکاری داشتند ❇️لذا کتاب‌ها را به همان مکان قبلی منتقل کردم و گفتم: اینجا باشد بهتر استفاده می‌شود ❇️جوان پشت میزش اشاره به ماجرای کتاب‌ها کرد و گفت: این کتاب‌ها جزو و برای آن مکان بود ❇️چون بدون اجازه آنها را به مکان دیگری بردی اگر آنها را نگه می داشتی و به مکان اول نمی‌آوردی ❇️باید از تمام پرسنل و سربازانی که در آینده هم مانند شما می آمدند حلالیت می‌طلبیدی ❇️خیلی ترسیدم! به خودم گفتم:  من تازه نیت خیر داشتم و کتاب‌ها را استفاده شخصی نکرده و به منزل نبرده بودم... خدا به داد کسانی برسد که را ملک شخصی خود کرده‌اند! ❇️درآن لحظه یکی از دوستان همکار مخلص و مومن در مجموعه دوستان را دیدم ❇️مبلغ قابل توجهی را از فرمانده خودش به عنوان تنخواه گرفته بود تا برخی از اقلام را برای واحد خودشان خریداری کند ❇️اما این مبلغ را به جای قرار دادن در کمد اداره ، در جیب خودش گذاشت ❇️روز بعد در اثر یک سانحه رانندگی درگذشت ❇️وقتی مرا در آن وادی دید به سراغم آمد و گفت: خانواده فکر می‌کنند که این پول برای من است و آن را خرج کرده اند ❇️تورو خدا برو به آنها بگو این پول را به مسئول مربوطه برسانند من اینجا گرفتارم برای من کاری بکن ❇️تازه فهمیدم چرا آنقدر بزرگان در مورد حساس هستند! راست می گویند که مرگ خبر نمیکند ❇️در سیره پیامبر گرامی اسلام نقل شده که: روز حرکت از سرزمین خیبر ناگهان به یکی از یاران پیامبر تیری اصابت شد و همان دم شهید شد ❇️یارانش گفتند: بهشت بر تو گوارا باد ❇️خبر به پیامبر رسید.ایشان فرمودند: من با شما هم عقیده نیستم زیرا لباسهائی که بر تن او بود از بیت‌المال بود و آن را بی اجازه برده و روز قیامت به صورت آتش آن را احاطه خواهد کرد ❇️در این لحظه یکی از یاران پیامبر گفت: من دو بند کفش بدون اجازه برداشتم ❇️حضرت فرمودند : آن را برگردان وگرنه روز قیامت به صورت آتش در پای تو قرار می‌گیرد. ادامه دارد... ✍ کانون مهدویت دانشگاه سمنان آشنایی با کانون : zil.ink/mahdaviat_semuni شبکه های اجتماعی : t.me/mahdaviat_semuni eitaa.com/Mahdaviat_semuni