داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات (قسمت اول) #امام_زمان ﷻ در تهران مرد پینه‌دوزی بود به نام سید عبدالکریم که اکث
(قسمت دوم) ﷻ در این بین حضرت بقیة الله ارواحنافداه نزد او می روند و می گویند: ناراحت نباش اجدادمان مصیبتهای زیادی کشیده‌اند. سید عبدالکریم می گوید: درست است ولی هیچ یک از آنها مبتلا به ذلت اجاره نشینی نشده بودند. حضرت ولیعصر ارواحنا فداه تبسمی می کنند و به این مضمون با مختصر کم و زیادی می فرمایند: «درست است، ما ترتیب کارها را داده ایم، من می روم پس از چند دقیقه دیگر مساله حل می شود.» ✨💫✨ آن تاجر تهرانی که قضیه را نقل می کرد در اینجا اضافه کرده که: شب قبل من حضرت ولیعصر ارواحنا فداه را در خواب دیدم، ایشان به من فرمودند: فردا صبح فلان منزل را به نام سید عبدالکریم می خری و فلان ساعت او در فلان کوچه نشسته، می روی و کلید منزل را به او می دهی. ✨💫✨ من از خواب بیدار شدم، ساعت ٨صبح به سراغ آن منزل رفتم، دیدم صاحب آن خانه می گوید: چون مقروض بودم دیشب متوسل به حضرت بقیة الله ارواحنافداه شدم که این خانه به فروش برسد، تا من قرضم را بدهم. من خانه را خریدم و کلیدش را گرفتم و وقتی خدمت مرحوم سید عبدالکریم رسیدم که هنوز تازه حضرت بقیة الله ارواحنافداه تشریف برده بودند. خدا آن تاجر محترم و مرحوم سید عبدالکریم را رحمت کند. 📗ملاقات با امام زمان/تالیف آیت‌الله‌ابطحی/ص 145 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة @Manavi_2