1⃣2⃣7⃣ سلام .خانم نوری عزیز .مادری هستم دارای دو دختر بزرگه ◀️ 42 سال سن دارند و. استاد دانشگاه هستند. ◀️دختر دومم 35 ساله و متخصص قلب هستند ◀️.دختر بزرگم در سن 18 سالگی یک نامزدی ناموفق داشتند و در سن 34 سالگی هم عقد ناموفق داشتند ◀️ و این امر باعث ترس دختردومم ا ز ازدواج شده و علیر غم داشتن خواستگارهای خوب تا الان که 35 سالشون هست. ◀️نتو ا نستند ازدواج کنند در ضمن هر دو. در امر ازدواج سختگیر و ایده ال گرا شدند از طرفی امار طلاق در بین بستگان و دوستان و جامعه را می بینند بیشتر باعث نگرانی وعدم تصمیم گیریشان در امر ازدواج شده و این خیلی باعث نگرانیم شده در ضمن. ◀️الان که 8 سال از عقد دختر بزرگم میگذرد هنوز هم نتوانسنتد. نامزدشان را فراموش کنند. ◀️ و در این مورد هرکاری میکنم ایشان متقائد شوند و فکر او را از سر بیرون کنند فایده ای ندارد. ◀️همان موقع بعداز طلاق م خیلی تلاش کردم برای حفظ ارامششان باز مشاور کمک بگیرندقبول نکردند. ◀️ در ضمن بعد از این 8 سال کوچکترین ارتباطی با هم نداشتند ولی از طریق واتساپ واینستاگرام ایشان را رصد می کنند نا گفته نماند هر دو بهم خیلی علاقمند بودند والان هم در خارج از کشور هستند ولی مر یضی ایشان و وابستگی شدید شان به خانواده و عدم تصمیم گیری در زندگی و دخالت شدید خانوادهشان در زندگی انها مشکلاتی را پیش اورد که باعث جدایی ا انها شد . ◀️هر چه میگم باید این قضیه رو فراموش کنید. قبول نمی کنند. و تا دیر نشده از یک مشاور کمک بگیرید. ◀️ دخترم اصلا توجه نمی کنند و من رو مقصر بهم خوردن عقدشان میدانند. ◀️ در حالیکه بعداز چندین جلسه مشاوره روانشناس پیشنهاد جدایی داده بودند چون نامزدشان دوقطبی بودند. ◀️ حالا من با توجه به بالا رفتن سن ازدواج دخترام واقعانگران و مستاصل هستم تنها راه چاره را فقط مشاوره میدانم ولی نمیدانم انها را چطور متقائد کنم ممنون میشم راهنمایی بفرمائید .