🔹تربیت رشیدانه (۱) 🖋نویسنده: علی‌اکبر مظاهری 🔸طرح یک سؤال بشریت، بر اثر چه عاملی، بیشترین خسارت‌ را می‌خورد؟ از ناحیهٔ جنگ‌ها؟ یا بر اثر بلاهای طبیعی؟ یا از جانب بیماری‌ها؟ یا از ناحیهٔ سوانح رانندگی؟ نه! بزرگترین خسارت بر انسانیّت، از این ناحیه است که: افراد بشر، با استعدادهای فراوان و گوناگون، به این جهان می‌آیند و قابلیت رشد و پیشرفت در زمینه‌های مختلف را دارند، اما این استعدادها و قابلیت‌ها یا اصلاً زمینهٔ بروز و شکوفایی پیدا نمی‌کنند، یا بر اثر عواملی، نابود می‌شوند، یا برای شکوفایی و ثمردهی، زمینه‌ٔ مناسب نمی‌یابند؛ در نتیجه، مقدار کمی از آن استعدادها به نتیجه می‌رسند و بقیه به هدر می‌روند. بنا بر مثال: خانواده‌ای را که دارای پنج فرزند باشد در نظر بگیرید: فرزند اول این خانواده، استعداد آن را دارد که انسان برجسته‌ای مانند «امام‌ خمینی» شود. فرزند دوم، این قابلیت را دارد که مانند خانم «امین» شود. فرزند سوم، مانند «ادیسون» فرزند چهارم، مانند خانم «ماری‌کوری» (کاشف رادیوم)، فرزند پنجم، مانند پروفسور «محمود حسابی». حال اگر عواملی مانع بروز و شکوفایی استعدادها و لیاقت‌های این پنج فرزند شود و نگذارد به آن حدی که شایستگی آن را دارند، برسند و در نتیجه افرادی معمولی بارآیند و هیچ اثر مثبت و مهمی از آنان ظهور نکند و زندگی عادی و بی‌ثمری را طی کنند و از دنیا بروند، چه خسارت بزرگی به این خانواده و جامعهٔ انسانی وارد شده است؟ خانواده‌ها و جوامع بشری، همین وضع را دارند. و این است بزرگترین خسارت برای بشریت! نبود روش‌های صحیح تربیتی و وجود شیوه‌های غلط، بزرگترین لطمه‌ها را به خانواده‌ها و جوامع بشری می‌زند. اگر قابلیت‌ها و استعدادهای افراد، با تحقیرها و توهین‌ها و کتک‌زدن و ترساندن و نزاع‌های پدر و مادر و دیگر «آفت‌های تربیتی»، تباه نمی‌شد، معلوم می‌شد که چه انسان‌های برجسته‌ای در جامعهٔ ما و جوامع دیگر ظهور می‌کردند. اگر نهال توانایی‌ها و لیاقت‌های فرزندان ما، بر اثر کمبود محبت و احترام، یا هجوم آفت‌های تربیتی نمی‌خشکید، جامعهٔ انسانی این‌قدر از کمبود انسان‌های لایق، در فقر نبود. 🔸رساله‌ٔ تربیتی برای یادگرفتن مسائل دینی و عمل به آن‌ها، «رسالهٔ عملیه» وجود دارد و افراد و خانواده‌های متدین، «احکام شرعی»‌شان را از آن می‌آموزند و وظیفه‌ٔ دینی خود را مطابق آن، عمل می‌کنند. چرا نباید «رساله‌ٔ تربیتی» نیز داشته باشیم و خانواده‌ها «احکام تربیتی» را به‌عنوان دستورهای دینی فرا بگیرند و فرزندانشان را مطابق آن «رساله‌ٔ تربیتی» پرورش دهند؟ مگر اهمیت احکام تربیتی، کمتر از احکام شرعی است و مگر مسائل تربیتی، بخشی از همان مسائل شرعی نیست؟ آیا آموختن مسائل تربیتی، مانند آموختن مسائل نماز و روزه، واجب نیست؟ مگر هدف از آموختن مسائل شرعی و عمل به آن‌ها، رسیدن به سعادت انسان نیست؟! آیا هدف از آموختن مسائل تربیتی و عمل به آن‌ها، غیر از سعادت انسان است؟ برخی از مردمان، به احکام رساله‌ٔ عملیه کاملاً پایبندند و با دقت و وسواس به آن‌ها عمل می‌کنند؛ اما به مسائل تربیتی فرزندانشان اهمیتی نمی‌دهند و گویا این‌ها را واجب نمی‌دانند. جداکردن مسائل تربیتی و اخلاقی از مسائل فقهی و شرعی، ناشی از نوعی «انحراف عقیدتی» است. اهمیت مسائل تربیتی و اخلاقی، هرگز کمتر از مسائل طهارت و تیمم و وضو نیست. اسلام، دین زندگی است و از هدف‌های اصلی آن، رساندن انسان به سعادت، در دنیا و آخرت است. رسیدن به این رستگاری، بدون رعایت مسائل تربیتی و اخلاقی، ممکن نیست. قرآن، کتاب انسان‌سازی است و ساختن انسان، بدون آموختن قوانین صحیح تربیتی و اجرای صحیح آن‌ها ممکن نیست. آیا زمانی جامعهٔ ما به جایی می‌رسد که در کنار «رساله‌ٔ عملیه»، «رساله‌ٔ تربیتی» نیز قرار گیرد و خانواده‌های ما، همان‌گونه که به احکام شرعی خود به‌عنوان وظیفهٔ دینی عمل می‌کنند، به احکام تربیتی نیز به‌عنوان وظیفهٔ دینی عمل کنند؟ الاهی که چنین شود. 🔹ادامهٔ مطلب را در پست بعدی بخوانید. ۶ شهریور ۱۴۰۰ 📌برای دنبال کردن رسانه‌هایمان به لینک زیر مراجعه کنید: 🌐 zil.ink/mazaheriesfahani?v=1