🌗 جنگ و صلح همسران (۱۰)
⭕ نه به لجبازی
🖍️ نویسنده: علیاکبر مظاهری
لجبازی، از بدترین خصلتهای بشر است. لجبازی میتواند آتشی برافروزد که جان و خانمان و خاندان را بسوزاند.
باید بر دهان این خصلت ناهموار، لگام زد. دست و پای آن را باید در زنجیر کرد. لجبازی، از جایی کوچک شروع میشود و به سرعت بالا میرود و گاهی، این دیوار کج، تا ثریا بالا میرود. دیوار کج، هر چه بالاتر رود، کجتر میشود.
ببینید:
🐝زنبور گاوی!
دو دانشطلب لجباز، که معمولاً مباحثههایشان به لجاجت میکشید، بحثشان به آفرینش زنبور رسید. درباره ساختمان بدن زنبور، مباحثه کردند. به گزیدن زنبور رسیدند. یکیشان گفت: زنبور از دهان نیش میزند.
دیگری گفت: نه، از دم میگزد.
بحثشان بالا گرفت. هیچکدام کوتاه نمیآمد. او که میگفت از دم میگزد، به دیگری که میگفت از دهان نیش میزند گفت: تو که میگویی از دهان نیش میزند. من زنبوری را میآورم و دومش را روی بازویت میگذارم. دیگری، که تردید کرده بود و احتمال داد شاید از دم بزند، ترسید، اما از حرفش کوتاه نیامد. رفیقش به دکان قصابی رفت و از قصاب خواست که زنبور بزرگی را برایش بگیرد.
سابقاً که قصابها گوشت را در فضای باز میآویختند، زنبورها بر آن گرد میآمدند. قصابها درگرفتن زنبورها مهارت داشتند. قصاب، یک زنبور بزرگ را، که اصفهانیها به آن زنبور گاوی میگویند، گرفت و به او داد.
او زنبور را به مدرسه آورد و به رفیقش گفت: زنبور از کجایش میگزد؟
گفت: از دهانش.
گفت: پس از دُمش نمیگزد؟
گفت: نه!
گفت: آستینت را بالا بزن. زد. دم زنبور گاوی را روی بازوی رفیقش نهاد. زنبور، که در انگشتان او اذیت و عصبانی شده بود، چند سیخ محکم به بازوی رفیق زد. او خود را محکم گرفت و به روی خود نیاورد. تا اینکه بازویش ورم کرد و درد سیخ زنبور گاوی، جانش را سوزاند. نالهای کرد و بیهوش شد.
رفیقش، با پاشیدن آب به روی او، به هوشش آورد و پرسید: زنبور از کجایش میگزد؟
گفت: از دهانش!
🐸 لجبازی همسران
در محیط خانه، هیچ محلی برای لجبازی تعریف نشده است. لجبازی، با سازگاری، نمیسازد.
لجبازی، آفت عشق است. لجبازی، از روزگار همسران، دمار بر میآورد.
خصلت لجبازی، که همهجا زیانزننده است، در خانه و خانواده، زیانزنندهتر است. گاهی لجبازی یکی از دو همسر، لجبازی همسر دیگر را سبب میشود. دومی میپندارد: من که شروعکننده نبودم، پس پیامدها، هرچه که باشد، برعهده اوست که شروع کرده است. با این پندار، کار خود را ناروا نمیبیند و لجات را ادامه میدهد. و این نزاع بیعقلانه، تا ویرانی کاشانهشان ادامه مییابد. هر دو بازندهاند. آغازکننده و ادامهدهنده، هر دو، کودک صفتاند. هر دو نارشیدند.
🎯 لجبازی فرزندان
کودکان، در دنیای کودکیشان، شیطنتهایی دارند، که یکی از آنها لجبازی آرام است؛ زود برمیانگیزد، زود میخوابد، کینهای بر جا نمیگذارد، خرابیای به بار نمیآورد؛ اما همین کودکان، اگر شاهد لجبازی والدین خود باشند، دیگر لجبازی خود را کودکانه نمیبینند؛ بلکه آن را بزرگانه و عاقلانه میپندارند و همچنان ادامه میدهند و در همه عمرشان لجباز میشوند. زمانی که ازدواج کردند، با همسرشان لجبازی میکنند، و این خصلت بدعاقبت، از ایشان به فرزندانشان منتقل شود و همچنان استمرار مییابد و به نسلهای بعدی میرسد.
رگرگ است این آب شیرین، واب شور
در بر خلایق میرود تا نفخ صور
(مولوی، مثنوی معنوی)
🌹 توقف عاقلانه
لازم است که یک نفر بگوید: دیگر بس است. ما که جز شر، چیزی از لجبازی ندیدیم. پس ادامه ندهیم.
البته میدانم که سخت است، اما لازم است. برای جانهای رشدنیافته، دشوار است که از مرکب شیطان پایین آیند و دهانه بر دهان نفس اماره بزنند، اما این سختی، به فائدهاش میارزد.
آنکس که لجبازی را زودتر وانهد، عاقلتر است، و البته آنکس که آغاز نکند یا اگر دیگری آغاز کرد، او ورود نکند، عاقلترین است.
بیایید برای خوشبختیمان تلاش کنیم!
۱۸ مهر ۱۴۰۰
🌐
zil.ink/mazaheriesfahani?v=1