🔶 وابستگی شدید به دوست چه آسیب هایی دارد؟
میگنا- این افراد بهتر است سعی کنند این وابستگی را تبدیل به یک دوستی عمیق و صمیمی کنند و به ارضای نیازهای دو طرف توجه کنند در حالی که هرکدام بتوانند به طور مستقل، روابط شخصی و اهداف شخصی خود را دنبال کنند.
در حالت وابستگی ما به شدت به اتصال عاطفي، انرژيكي و ... طرف مقابل عادت كردهايم. براي تجربهٔ اين وضعيت ميتوانيم به كاري فكر كنيم كه ما را اذيت ميكند، ولي نميتوانيم آن را رها كنيم يا ارتباطي را تصور كنيم كه ما را اذيت ميكند، ولي نميتوانيم آن را قطع كنيم و يا مواردي را در نظر بگيريم كه وقتی به آن فكر ميكنيم، عذاب ميكشيم.
اما به جای وابستگی شدید در این حالت می توان آن را به پیوستگی بدل کرد. اما پیوستگی چیست؟ پيوستگي يعني اينكه "با آنچه در ارتباط قرار گرفتهايم و به آن عشق ميورزيم يا دوستش داريم احساس وحدت و يگانگي كنيم و با وجود لذت، شادماني، سعادت و خوشي در آن، ما نيز خشنود ميشويم". در اين حالت، بودن يا نبودن او در كنار ما، احساس بسيار خوب يا بسيار بد به ما نميدهد، بلكه وجود او باعث حس رضايت در درون ما ميشود. به عبارتي ديگر، با نبودن او باز هم احساس رضايت در ما باقي مانده و حال خوبمان را ميتوانيم حفظ كنيم. وابستگی عاطفي
#اعتماد به نفس شما را تخريب ميكند و نميگذارد كه حقيقتا خودتان باشيد!
#وابستگي عاطفي با احساس خشم، ترديد نسبت بهخود، ترس از طردشدن، ترس از تنهايي، حس عدمامنيت، شرم، حقارت يا ترس از اينكه ديگر شما را دوست نداشته باشند يا از شما قدرداني نكنند همراه است.
فردي كه از وابستگي عاطفي رنج ميبرد، فقط براي ديگران زندگي ميكند و خودش را ناديده ميگيرد. زمانيكه با دوستانش است، خودش را فراموش ميكند، زمانيكه مشغول كاري ميشود، خودش را تمام و كمال وقف آن كار ميكند تا مورد پسند و قبول ديگران قرار گيرد و يا ذرهاي از او قدرداني كنند. اما خوب است بدانيم ميل به ناديده گرفتن خود به نفع ديگران از كجا ناشي ميشود؟
مطمئنا آن را از جايي ياد گرفتهايم، اينطور نيست؟ شايد يكي از دلايل آن والديني هستند كه محبت چنداني نسبت به فرزندانشان نشان ندادهاند و يا هيجانات و احساسات آنها را سركوب كردهاند. زمانيكه كودك جملهاي تأثيرگذار به پدر يا مادرش ميگويد مثلا« دوستت دارم» به او ميگوييم «دست از سرم بردار، خستهام ميكني.» و يا وقتي مي گويد : «مامان بيا ميخوام بغلت كنم... .» مادر مي گويد: «نه، نه، عجله دارم! كار دارم!بايد به كارهاي خونه برسم! عجله دارم، عجله دارم!»كودك احساس ميكند كه طرد شده است؛ حس رها شدن، حس آزردگي. پژوهشي بيان مي دارد كه برخي از كودكان از سن 4 سالگي عزت نفس خود را از دست ميدهند و احساس آزردگي خاطر ميكنند. تصور كنيد نتيجه آن در سنين بزرگسالي چه خواهد شد! مهم نيست چه مدتي را با فرزندتان سپري ميكنيد بلكه مهم كيفيت زماني است كه با آنها ميگذرانيد. از اين رو، برخي از دلايل وابستگيهاي شديد عاطفي به دوران كودكي بازميگردد.
دلايل ديگري هم وجود دارند. مثلا ميتوان از ناهنجاريهاي خانوادگي و خانههايي كه خشونت، اعتياد، بيتوجهي و عدم برقراري ارتباط در آن حكمفرماست نام برد كه بستر مناسبي براي وابستگيهاي عاطفي را بهوجود ميآورد. همچنين درصورت نبود پدر يا مادر نيز احتمال آنكه فرد بهطور ناخودآگاه در طول زندگياش به دنبال پر كردن خلأ زندگياش باشد زياد است. براي آنكه سرنوشتتان را در دست گيريد و از نظر عاطفي و احساسي فرزنداني مستقل پرورش دهيد، شادي بيشتري را به زندگي خود فرا خوانيد و احساس خوبي نسبت بهخود داشته باشيد؛ ارتباط بهتري با خودتان و با ديگران برقرار كنيد و ترسهايتان را كنارگذاريد.......ادامه👇👇👇
http://www.migna.ir/news/49692