۵ واضح بود که جین و ادواردو برای تمرین و کار کردن به یک متن نمایشی احتیاج داشتند، چرا؟ چون از نظر عاطفی بیش از حد خسته شده و غرق در کینه و اضطراب بودند و نمی توانستند در مورد آنچه واقعاً می خواهند بگویند فکر کنند. انتقاد از یکدیگر به یک عادت سمی برای آنها تبدیل شده بود. و این عادت، یعنی چرخه 🔄 حمله > دفاع > حمله 🔄 باید از بین می رفت. بنابراین من برای آنها یک متن نوشتم تا جایگزین گفتگوی مخربی که از آن استفاده می کردند، باشد: کلمات خاصی برای گفتن و دستورالعمل هایی در مورد نحوه گفتن آنها، از جمله مکث و تغییر لحن و غیره. ولی دلیل این رویکرد دقیق و مفصل چه بود؟ همان دلیلی که قبلا گفتم: ما انسانها وقتی غرق در احساسات منفی می شویم، توانایی تفکرمان به شدت کم می شود. در چنین موقعیتی یک متن آماده می تواند از نیاز به فکر کردن ما جلوگیری نماید. یعنی در واقع، بجای ما فکر می کند. این کار موثر واقع شد. داشتن یک مکالمه نوشته شده که می توانستند در لحظات استرس عاطفی از آن استفاده نمایند، آنها را به سمت پیام های مثبت تر و دوست داشتنی تر سوق می دهد. و این دقیقاً همان چیزی است که این کتاب می تواند برای شما انجام دهد. چرا استفاده از متنهای نمایشی می تواند اینقدر تفاوت ایجاد کند؟ درست است که استفاده از یک "فرمولِ" از پیش سازمان یافته مانند یک متن گفتگو در یک موقعیت خاص می تواند ساختگی و تصنعی به نظر برسد. اما به دلایل مثبت زیادی که دارد می ارزد. مراجعه به متن در مواقعی که باید چیزی را به شخص دیگری بگویید، بیش از هر چیز یک روش یادگیری است. یعنی این راهی برای یادگیری کلماتی است که موثر هستند - و البته کلماتی که موثر نیستند. یادگیری یک مهارت جدید، نکته اصلی و کلیدی ماست. مهمتر از همه، مهارتهایی که یاد می گیرید قابل تطبیق هستند. زمانیکه ذهن خود را برای فکر کردن طبق متن نوشته شده، تربیت کردید، می توانید مفاهیم را با سایر موقعیتهای چالش برانگیز زندگی خود نیز تطبیق دهید. 💯توجه: می خواهم روی این نکته آخر تأکید کنم🔻مهارت یادگیری یک متن خاص را می توان با هر موقعیت دیگری در زندگی تطبیق داد.🔻یادگیریِ موثرترین روش بیان مسئله خود، درخواست چیزی که به آن نیاز دارید یا دفاع از خود در برابر حمله لفظی، مهارتهایی هستند که در هر برخوردی با دیگران به شما کمک می نمایند. ⚜️ @Miss_etiquette اولین متن نمایشی که به جین و ادواردو آموختم حتی شامل کلمات نبود. من مشکل آنها را ارتباط بیش از حدی تشخیص دادم که تقریباً تمامش سمی بود. هر یک از آنها یا به صورت شفاهی یا با زبان بدن نسبت به هر نظر طرف مقابلش واکنش نشان می داد و نمی گذاشت چیزی از دستش فرار کند، یعنی نمی توانست. بنابراین اولین دستورالعمل آنها تمرین سکوت بود، همراه با حالت بدنی خنثی و به ویژه حالت چهره خنثی هر زمان که با هم بودند، و به خصوص هنگامی که یکی از آنها احساس تنش می کرد. این دستورالعمل ها شاید ساده به نظر برسند، اما برای آنها بسیار دشوار بود. هر دو با قدرت مبارزه می کردند تا به عادت های قدیمی برنگردند. پس از یادگیری سکوت در هنگام دشوار شدن اوضاع، رفتار مهم و حیاتی بعدی که باید یاد می گرفتند این بود که بدون سرزنش با هم ارتباط برقرار کنند. آنچه که آنها به یکدیگر می گفتند باید خالی از انتقاد و اتهام می بود، دو عامل اصلی سرزنش. بنابراین وقتی جین از ادواردو ناراحت بود که تلویزیون را خاموش نکرده و به شام نمی آید، به جای گفتن سخنی کنایه آمیز و تحقیرآمیز، متن‌هایی که برای آنها نوشته بودم به او آموزش داد تا بگوید: "برای من مهم است که در وعده‌های غذایی، اوقات خانوادگی را با هم تقسیم کنیم." توجه داشته باشید که این کلمات متهم کننده یا انتقادی نیستند، آنها به راحتی بیانگر این هستند که جین می خواهد ادواردو به سایر اعضای خانواده بپیوندد، و به او اجازه می دهد که تصمیم خودش را بگیرد. این رویکرد ممکن است بسیار ملایم به نظر برسد، اما یک بنیان روانشناختی محکمی دارد، که در بعضی از بخشهای مربوط به شرایط دشوار، بیشتر به آن خواهیم پرداخت. جین اکنون نه تنها خواسته های خود را بدون انتقاد به ادواردو اعلام می کند، بلکه تمرکز خود را بدون عصبانیت و کینه به آنچه که نیاز دارد، معطوف ساخته است. تنها پس از چند روز پرهیز از اظهار نظرهای انتقادی، اتهامی، تنبیهی یا تحقیرآمیز، جین و ادواردو متوجه شدند که احساس مثبت تری نسبت به یکدیگر دارند. و این پیشرفت در خانه و زندگی خانوادگی آنها ادامه داشته است. 👩🏻‍💻ادامه دارد ... ؛┓┅┅┅┅┅(✿ฺ)┅┅┅┅┅┏ 🦋 @Miss_etiquette ؛┛┅┅┅┅┅(✿ฺ)┅┅┅┅┅┗ 📌 اطلاعات بیشتر در مورد مقالات، دوره ها و محصولات میس اتیکت: https://zil.ink/missetiquette