『شھید محـمدحسین محمدخآنے』
روایـتی‌از"ط":)🧡🌻 یک‌وقت‌هایی‌می‌توانست‌پولش‌را‌جور‌ کند،ولی‌دوست‌داشت‌دیگران‌هم‌در‌این‌کار‌خیر‌سهیم‌باشند‌.چون‌جمع‌دانش جویی‌بود،سعی‌می‌کردیم‌حتماً‌شام‌ بدهیم،‌سالاد‌الویه‌،فلافل،غذا‌هایجوان‌ پسند.ندیدم‌توی‌آن‌چند‌سال‌،بعد‌از‌ هیئت‌بنشیند‌سر‌سفره.دور‌می‌چرخید. شامش‌را‌سر‌پا‌می‌خورد.کسانی‌را‌که‌جدید‌آمده‌ بودند،شناسایی‌می‌کرد،می‌رفت‌ خوش‌وبش‌وحسابی‌تعارفشان‌می‌کرد. https://eitaa.com/joinchat/4012245048C42ddbe23a3