✅ عوامل گرايش نوجوان و جوان به فرهنگ بيگانه قسمت۲ پيشينه تاريخي تهاجم فرهنگي 2. روشن فكراني كه اساسا رنگ مذهبي نداشتند و اصلاح طلبي آنان بدين معني بود كه دين را مانع هرگونه تحول و پيشرفتي مي دانستند و خواستار حذف دين از همه شؤون اجتماعي ـ سياسي بودند. در ايران، افرادي مانند آخوندزاده و ميرزا مَلْكُم خان از اين گروه بودند. 3. كساني كه به تلفيق ارزش هاي جديد غربي و فرهنگ اسلامي معتقد بودند و ستيز با مذهب را روا نمي دانستند. به طور كلي، هر سه گروه معتقد بودند كه براي رسيدن به قافله تمدن و پيشرفت مي بايست تحولي فرهنگي، در جامعه صورت گيرد. آنان چاره اين كار را در دين پيرايي مي دانستند و از شعار سه گانه فراماسونري؛ يعني آزادي، برادري و برابري هواداري مي كردند.5 فرهنگ و تمدن غرب پس از رنسانس، با اصالت دادن به انسان و ترويج اومانيسم، در صدد نفي مذهب ها و فرهنگ هاي غير غربي برآمد. نظريّه پردازان و انديشمندان غربي به ويژه صاحب نظران علوم اجتماعي و تربيتي با طرد دين باوري و آموزه هاي آسماني كوشيدند انسان را جاي گزين خدا و دانش را به جاي دين و مذهب معرفي كنند. آنان حتي دين را زاييده ترس و جهل بشري و افيون جامعه معرفي و دوران مكتب هاي آسماني را پايان يافته قلمداد كردند. غربيان براي گسترش حاكميت اقتصادي شان بر ديگر كشورها و به دست آوردن منابع و منافع بيشتر كوشيدند با تحريف و مسخ فرهنگِ ديگران، آنان را از خود بيگانه و بي هدف كنند و فرهنگ غربي را در ميانشان حاكم گردانند. آنان براي رسيدن به اين هدف، با به كارگيري ابزارها و روش هاي آشكار و پنهان و با ترس و وحشت افكني ، زمينه گسترش فرهنگ غرب را در سطح جهان فراهم آوردند. با اين حال، بايد گفت فرهنگ غرب با وجود دست آوردهاي شگرف و حيرت انگيز فني و تكنولوژي اش نتوانسته است نابساماني هاي فكري و رواني بشر را پاسخ گويد. انسان سرگشته و نگران معاصر، بيش از هر زمان ديگر از ابتذال فرهنگي و سقوط مباني اخلاقي، خودكامگي ها، قدرت پرستي ها و ستمگري هاي هم نوعانش رنج مي برد، به گونه اي كه صاحب نظران آزاده غربي نيز فروپاشي تمدن غرب را پيش بيني مي كنند و در پي ترسيم آينده اي متفاوت با وضع موجود هستند. آنان معتقدند فروپاشي اخلاقي غرب در نتيجه ترويج مكتب هاي منحرف فكري مانند: اومانيسم (انسان مداري)، ليبراليسم (آزادي بي حد و مرز) و در پي آن نهيليسم (پوچ گرايي) است كه پس از جنبش رنسانس در راستاي مذهب ستيزي، پايه گذاري شدند. بدين سان بشر امروز با اصالت دادن به فن آوري و اقتصاد، در چنگال زندگي ماشيني گرفتار آمده و سيطره فن آوري، شأن او را نيز در حديك ماشين كاهش داده است، به گونه اي كه زندگي اش بدون معنا و فضيلت و هدف شده و به پوچي روي آورده است. سلطه گران در سراسر نيم قرن اخير با همه توان كوشيدند جهان بيني اومانيسم را در همه جهان به ويژه كشورهاي اسلامي گسترش دهند وبا ايجاد سرسپردگي مطلق و وابستگي همه جانبه سياسي، فرهنگي و اقتصادي، به غارت فرهنگ و منابع اين كشورها بپردازند. آنان در اين راستا، با برانگيختن عناصر خود باخته آن كشورها، فرستادن ميسيونرهاي مسيحي به عنوان سپاهيان صلح و با به كارگيري توان فن آوري فرا مدرن در صنعت ارتباطات برنامه هايشان را پيش بردند. غربيان با به كارگيري تمام شيوه ها و ابزارهاي ويران كننده، بر آن هستند تا فرهنگ الهي كشور را كه بر محور بينش توحيدي پايه گذاري شده است و مانند سد مستحكمي عمل مي كند، از ميان بردارند. نرم و شناسی خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇 https://eitaa.com/Najafabadpolice