📖 گرچه بی‌برگم و دلسردترین پاییزم در کنارِ تو ولی سبز و خیال‌انگیزم پَرِ کاهم، ولی از دستِ هزاران طوفان بارها روی زمین خورده و برمی‌خیزم هرچه یا هرکه مرا یاد تو می اندازد در دلِ گنجه ای از خاطره می‌آویزم جامِ شعری به لبم می‌زنم و در خلوت با تو می‌جوشم و از جامعه می‌پرهیزم خالی از هر بد و خوبم ولی از شیدایی چشمه‌ای گشتم و از عاشقی‌ات لبریزم فتح کردی دلِ تهرانِ مرا، با این حال من همان عاشق و مشروطه‌چیِ تبریزم 🔹 🔸 🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab