📖 به نظاره‌ای‌ست قانع، نظر از تو گاه‌گاهی چه کنم گرَت نبینم، منم و همین نگاهی   ز تو هیچ کم نگردد که ز راهِ دلنوازی نظری کنی به عاشق، نه همیشه، گاه‌گاهی   به فراق کرده‌ام خو، به هلاک بسته‌ام دل به امیدِ وصل هرگز، ننشسته‌ام به راهی   چه خبر تو را ز دردم که مرا ز ناتوانی نه به رخ ز دیده اشکی، نه به لب رسیده آهی   چه عجب گرَت نباشد خبری ز دردِ عنوان که هنوز نالە‌ی او به دلت نکرده راهی      🔹   🔸🔷🔸 ♨️ عضویت در کانال 👈 اینجا ♨️ پیوستن به گروه چت👈 اینجا 🔹@NasimeAdab🔹 https://eitaa.com/NasimeAdab