🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🌱 بسم الله الرحمن الرحیم 🔵 جلسه ۴۰۵ (۱۹) (۱۴۰۳.۲.۱ / ۱۱ شوال/ شنبه) 🔴 بخش اول ✅ حضرت استاد حسن‌زاده رحمت‌الله‌علیه در سی منزل مدارج و منازل سالکان را در رسالۀ رحمت بیان کرده‌اند. در جلسات قبل تا منزل چهاردهم بیان شد و به منزل پانزدهم رسیدیم. ایشان سی منزل را در سه مقام بیان کرده‌اند: ۱. از خلق به حق؛ سلوک از کثرت به وحدت است. ۲. سلوک در حق؛ سلوک در مقامات شهود است. ۳. سلوک مع الحق؛ سلوک در مقام قرب است. بحث ما در مقام اول در سلوک از خلق به حق است. با یک لحاظ از درجه هجدهم سلوکِ مقام دوم شروع خواهد شد. با یک لحاظ تا منزل پانزدهم است که بعداً این را توضیح خواهیم داد. ✅ منزل اول: شوق یا طلب کلی (چهار منزل اول) شوق و طلب و خلوص و محبت؛ همه اینها را می‌توان شوق یا طلب کلی نامید. محورشان شوق و لوازم شوق است. ✅ منزل دوم: دست به کار شدن (ریاضت کلی) از منزل پنجم تا منزل دهم ریاضت کلی است؛ یعنی دست به کار شدن. ریاضت، طاعت، مراقبت، صمت، فکر و ذکر. صمت و فکر و ذکر هم از لوازم مراقبت است. این سه مرتبه آخر برای تکمیل ریاضت است. ✅ منزل سوم: تتمه ریاضت (افعال و افعال تحقق‌بخشنده فلسفه ریاضت) از منزل یازدهم تا پانزده یا هفده، تتمه ریاضت است و احوال و اسبابی که تتمه ریاضت است. 🔵 زهدِ زاهد و زهدِ عارف ✅ ریاضت مناسب این است که وقتی انسان دست به کار شد و بالا رفت، ریاضت‌های ویژه‌ای دارد که از جنس ریاضت‌های راه‌برنده به سمت باطن است. عبادت خشک را می‌توان انجام داد، ولی با این عبادت انسان هیچ تکانی نمی‌خورد. گرچه غالباً این‌گونه نیست، ولی گاهی عبادت خشک است و انسان را هیچ تکان نمی‌دهد. بوعلی گفته است: زهدِ زاهد و زهدِ عارف. زهدِ زاهد این‌گونه است: من اینجا کمتر استفاده می‌کنم تا آنجا امکانات بیشتری به من برسد. کمتر می‌خورم تا آنجا بیشتر بخورم. تعلق هست، اما آن را کم کرده است تا در بهشت بیشتر به آن برسد. اما زهد عارف برای تنزّه و تجرد و رفعِ تعلق است که منطق آن با زهدِ زاهد فرق می‌کند. 🔵 تتمه ریاضت ✅ تتمه ریاضت این است که باید چند کار انجام دهیم تا ریاضت جایگیر شود و به شهود برسد؛ یعنی به سلوک در مقامات شهود برسد. باید چه چیزهایی باشد؟ صبر، شکر، توکل، ابتلاء، رضا، تسلیم، فقر. صبر و شکر را توضیح دادیم؛ بعد توکل و ابتلا، بعد هم رضا و تسلیم و فقر. برای این که ریاضت جایگیر شود و برسیم به فلسفۀ ریاضت که رسیدن به خدا است، باید صبر و شکر داشت، پس از آن توکل و ابتلاء است. ابتلاء پذیرش بلاهای الهی است. 🔵 درجه پانزدهم: رضا ✅ به رضایت در دستورات شریعت خیلی توجه شده است؛ انسان باید سعی کند به مقام رضا برسد. کسی که این مراحل را طی کرد، باید به جایی برسد؛ یعنی عملاً این‌گونه است: به جایی می‌رسد که همه چیز برایش به لحاظ حقی، نیک است و خیر. و اینکه چون خدا گفته است، راضی است. یعنی از یک جهت تأبی درون را برمی‌دارد. تأبی اندیشه‌های غلط درون را برمی‌دارد. تأبی نسبت به حق برداشته می‌شود. ✅ ابتلا پذیرش امتحانات بود، اما اینجا به هرچه خدا رقم می‌زند، راضی است؛ چه تشریع و چه تکوین و قضا و قدر. همه چیز را در جای خودش نیکو می‌بیند. نیکی و خیر در آن می‌بیند و در ناحیه حق هیچ خبطی دیده نمی‌شود. ✅ نفس ما گاه منُّ‌ومنّی دارد؛ گاه ممکن است به دل خطور کند که چرا خدا این‌گونه عمل می‌کند؟! برخی به زبان می‌آورند. بنده‌خدایی که اهل قبله و نماز بود، ولی تعلق به زن و فرزند و زندگی داشت، وقت احتضار اعتراض کرد که خدا چرا من را می‌بَرد و از این امور جدا می‌کند؟! او به زبان آورد، اما ما گاه به زبان نمی‌آوریم ولی در دل خطور می‌کند. یک وقتی که درگیری زیاد شود، زحمت زیاد شود و اوضاع دگرگون شده است، اگر این وضع ادامه پیدا کند، اعتراض می‌کنند که چرا؟ اما بعضی از افراد در چنین شرایطی نشاط پیدا می کنند. 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸