🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🔴 بخش دوم
🔵 رضایت در اسارت
✅ یکی از سروران آزاده را دیده بودم که وقتی از اسارت برگشت، چاق شده بود! دلیلش را پیگیری کردم دیدم به این خاطر است که او احساس رضایت داشت. دلیلش این است که درون همراه میشود و منطقش همراه میشود و عالَم را خوب میبیند.
🔵 خداخدایش درمیآید
✅ به مرحوم قاضی گفتند: فلانی خیلی در مریضی افتاده است و در احتضار شرایطش سخت است. ایشان فرمود: برایش خوب است؛ خداخدایش درمیآید. منطقش تصحیح شده است و نفسش رام شده است؛ اینها است که کار را تغییر میدهد. خداوند گاه تفضل میکند تا عالَم و اوضاع آن را درست ببیند. برخی تقسیم کردنهای خدا را درست ببیند. خداوند گاه میبیند برای برخی از مؤمنان فقر خوب است. البته اینها مؤمنان حقیقی هستند. گرچه گاه فقر برای برخی عذاب است. گاه خیر بندهای را در تمکن میبیند و به او تمکن میدهد. خداوند سبحان مدافع مؤمن است. اگر خداوند نمیگذارد کافر بالا بیاید، هم خیر خودش و هم خیر جامعه در این امر است. همه اینها از روی حکمت و رأفت و رحمت است. و گاه خداوند تفضل میکند که انسان این را بفهمد. میفهمد که در این کار رأفت و رحمت است.
🔵 رحمت با زحمت
✅ بندهخدایی فرزند مریضی داشت و اوضاع آن فرزند خوب نبود؛ بعد از مدتی که این فرزند از دنیا رفت، تازه فهمید که هر چه خیروبرکت در خانه داشت بهخاطر همین فرزند مریض بود. گرچه زحمت داشت، ولی همین زحمتها برایشان رحمت بود.
✅ بنده دیدم تبوتابهای اجتماعی سنگین که پیش میآید، بعضیها متوجهاند که قرار است چه کاری درست شود. خداوند میبیند شما که نکردید من اینگونه شرایط را مهیا میکنم تا کار درست شود. از سویی خداوند در جامعهای خیر نمیبیند، اگر پول و ثروت هم میدهد، حسابوکتاب دارد و برایشان زحمت است. سختی هم بدهد، زحمت است. گرچه ظاهرش خوب است.
🔵 هیچگاه خداوند تو را ته درّه نمیبرد
✅ گاه کسی میفهمد که امری درست است، اما باز آن را ترک میکند یا میفهمد که کاری غلط است، اما باز مرتکب میشود. مثل اینکه میداند حرفی غلط است، اما آن را باز تکرار میکند. کسی که به مقام رضا میرسد، این فهم را دارد و مانع ندارد و نفسش رام و همراه است و خواستهای ندارد که با مشیت حق و اراده حق در آدم منافی باشد. برخی که به این مقام میرسند، میگویند: اراده یعنی چه؟! هرچه خدا خواست، همه از روی حکمت و رأفت است. حتی جایی که تو را نزدیک درّه برده است، بدان که به نفع توست و هیچگاه خداوند تو را ته درّه نمیبرد. البته اگر در ایمان صادق باشی. خداوند هیچگاه خیر را از بین نمیبرد، بلکه به آن برکت میدهد. کسی که این را بفهمد، به مقام رضا رسیده است.
🔵 شکفتن در میان سیلِ مشکلات
✅ این شیوه و منطق و مقام اوست که به همه چیز راضی است. همیشه پروازی است و اصلاً روی زمین نیست. یکی از دوستان ما اینگونه بود و هرچه مشکلش بیشتر میشد، اصلاً درگیر نمیشد. مرحوم قاضی هم اینگونه بود که هرچه مشکل بیشتر میشد، از نظر معنوی شکفتهتر میشد.
🔵 عارف خندان
✅ «درجۀ پانزدهم رضا است که چنان به فعل خود راضی است، فعل حقتعالی را مثلاً به منزلۀ فعل خود داند». همانطور که از فعل خود راضی است از فعل حقتعالی هم راضی است. نمط نهم اشارات بسیار عالی است و حتماً باید خوانده شود. برخی از اساتید ما میفرمودند: این کتاب بِسان روایت میماند. در عین حالی که با یک دغدغه خاصی میخواهد سلوک را توضیح دهد، وقتی سلوک را توضیح داد، میرسد به اوصاف عارفان. عارف گشادهرو و خندان و شاداب است و همواره لبخند بر لب دارد. خوشحال و سرمست است. ابنسینا: «العارف هش بش بسام- يبجل الصغير من تواضعه كما يبجل الكبير- و ينبسط من الخامل مثل ما ينبسط من النبيه- و كيف لا يهش و هو فرحان بالحق و بكل شيء- فإنه يرى فيه الحق و كيف لا يستوي- و الجميع عنده سواسية».
🔵 آوردنِ معارف سر سفرۀ جان
✅ گاهی عارف شهود میکند و حالش اینگونه میشود، ولی گاهی بدون شهود هم این حالت را دارد. این منطق را قرآن خیلی خوب به ما میدهد که خداوند همه جا را اداره میکند و به ما لذت میدهد. چگونه حق غلبه بر باطل میکند. خواه ببیند و اهل شهود باشد و خواه اهل شهود نباشد. با اینکه اهل شهود نیست، ولی نوع نگاهش به عالم اینگونه است که خداوند را در همه جا حاضر میداند. کسانی که وحدت شخصی وجود را خوب خواندهاند، میدانند که اینها را باید سر سفره جان آورد. وقتی این منطق در ما پدید آمد، همه چیز را خیر میبینیم، ولو اینکه اهل شهود هم نباشیم. این منطق را در همه جا میبینیم: چه جنگ و صلح، چه راحتی و ناراحتی، در ارتباط با خانواده و اجتماع. شهود لزومی ندارد. باید این منطق را فهمید و سر سفرۀ جان آورد.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸