#جادوگر ۵
گفت اینجا خونه پسر منه و تو هیچ کاره ای اونم در نهایت پرویی نگاه کرد و گفت که نه اینجا رو شوهرم زده به نام من و شما هم بار آخرتونه که میاید اینجا. من و خواهرم که تحمل این همه بی احترامی به مادر مون رو نداشتیم از جامون بلند شدیم و زن داداشم رو کتک زدیم سه تایی حسابی زدیمش صداش از خونه بیرون رفت و همسایه ها از دیوار وارد خونه شدن از زیر دست ما نجاتش دادن و ما هم برگشتیم خونه خودمون یک هفته بعدش متوجه شدیم که زن داداشم از دست ما شکایت کرده و پزشکی قانونی رفته با داداشم تماس گرفتم و بهش گفتم که چرا نزده توی دهن زنش و برای چی شکایت کرده تازه ناراحت بود که برای چی دست روی زنش بلند کردیم گفت تمام بدنشکبوده و حق شکایت داره، بهش گفتم نمیفهمی که زنت به مامان بی احترامی کرده؟ گفت که زن من یه آدم تو جامعه گشته هست و شما ها نباید دست روش بلند کنید من از همسرم حمایت می کنم،باورم نمیشد که داداش من رو تا این حد جادو کرده باشه یه روز رفتم محل کار داداشم بهش گفتم که مامان ناراحته زن تو بیار از مامان
عذرخواهی کنه و شکایتش را پس بگیره اما اون منو بیرون کرد و گفت این امکان نداره و بار اخرت باشه همچین حرفی میزنی، الان زن داداشم از ما شکایت کرده و داداش احمق من به جای اینکه حمایت کنه از خانواده ش از زنش که غریبه هست حمایت میکنه و دختره هممشخصه کا جادوش کرده خواهش میکنم خودتون قضاوت کنید تقصیر کیه مادر دلسوز من یا این دختره جادوگر؟
#پایان.
❌کپی حرام ❌