یک روز تازه (قسمت اول) 🌸 @Negahynov امروز از صبح بی‌حوصله بود و کمی هم کلافه. 😕 حالا عصر شده است و او همچنان همان حال را دارد. از صبح بیشتر توی اتاقش بود. حالا هم. گوشی‌اش را در دست گرفته و تلگرام را باز کرده. ولی نه چیزی را می‌خواند؛ نه چیزی می‌نویسد! هندزفری توی گوشش است؛ ولی چیزی گوش نمی‌کند! 🔇 امروز یکم اسفند است و سوم جمادی‌الثانی ... از صبح تا حالا صد بار به خودش گفته: به من چه که چندم جمادی‌الثانی است! مگر عرب‌ها می‌دانند امروز چندم اسفند است؟! 😒 صد بار گفته؛ ولی باز هم امروز سوم جمادی‌الثانی است! 🌸 @Negahynov پارسال، صبحِ چنین روزی، جلوی تلویزیون اشک ریخته بود ... 😢 سال پیش‌تر، ساعتی از شب را در هیأت گذرانده بود. پارسال هم چنین روزی، سوم جمادی‌الثانی بود. سال قبل‌تر هم! ولی یادش نمی‌آید که چندم اسفند بود! مدتی هست که به قول خودش یک ایرانی اصیل شده. یک آریایی واقعی! به ده‌ها نفر گفته که آداب و رسوم اعراب سوسمارخور را بگذارید برای خودشان ... 😏 مخاطب‌های کانالش را هم اگر حساب کنیم، به صدها نفر گفته است ... 🌸 @Negahynov ⏰ راستی امروز هنوز پست جدیدی نگذاشته. نه این که یادش رفته باشد؛ نه. دل و دماغش را ندارد. مدتی پیش فکر می‌کرد چنین روزهایی جان می‌دهد برای سرزنش این مراسم‌های بی‌معنی! حتی در روزهای دیگر هم با بهانه و بی‌بهانه می‌شود به چنین مراسم‌هایی طعنه‌ای زد. 😉 چندین پست از این دست را تا به حال در کانال گذاشته بود: از عرب‌پرستی‌ها انتقاد کرده بود؛ از زنده کردن مردگان ۱۴۰۰ سال پیش؛ از خرافاتی که در حرم‌ها و حسینیه‌ها موج می‌زند‼️ از جهلی که دست به دامان قداست‌های موهوم می‌شود؛ از پولی که می‌توانست به جای هزینه در هیئت، خرجِ نیازمندان شود ... امروز وقتش بود! وقت کولاک کردن در انتقاد از همه‌ی آنچه پیش‌تر هم نقد کرده بود ... امروز اگر می گفت، اثرش بیشتر بود؛ می‌شد امروز چه کارها کرد!... ولی انگار نمی‌شود❗️ 🌸 @Negahynov (س) ادامه دارد ... ┅┅❅❈❅┅┅ لطفاً کانال ما را به دوستانتان معرفی کنید. 👇👇 🌸 http://eitaa.com/joinchat/3866034177Cf8ac716282