♦️علم دینی از ديدگاه سعيد زیباکلام♦️ 🔹 علم به مساله فرضيه محدود نبوده بلکه وارد نظريات می شود. ايشان برای تکميل سراغ پوپر رفته و عوامل غير علمی و بيرونی که همان تعلقات و تلقيات عالم است علاوه بر فرضيه ها در نظريه های علمی او نيز تاثير می گذارد. 🔹ایشان می گوید : اگر راه دوم را برگزينيم [يعنی فرضيه ها را نگاه داشته و ناقض های مشاهدتی را مورد بازنگری قرار دهيم] از نظر منطقی نمی تواند اين سيل را متوقف کند و نظريه را تاييد شده قلمداد کند بلکه بايد برای اين هدف تصميم عملی اتخاذ کند يعنی بگويد اجالتا اين نظريه را می پذيرم. حجت الاسلام ربانی گلپایگانی بخش دوم ▫️حجت الاسلام علی ربانی گلپایگانی (عضو شورای علمی کلام اسلامی) در دروس خارج کلام سال 95 - 94 در سه جلسه به بررسی و تحلیل دیدگاه یکی از موافقان علم دینی دکتر سعید زیباکلام پرداختند. 🔸بحث ايشان تا اينجا نيمه کاره است زيرا علم به مساله فرضيه محدود نبوده بلکه وارد نظريات می شود. نظريه، عبارت از فرضيه ای است که در مرحله آزمايش جواب مثبت داده است. ايشان برای تکميل بحث به سراغ فيلسوف ابطال گرای اتريشی، کارل پوپر می روند و از ديدگاه ايشان استفاده می کند که عوامل غير علمی و بيرونی که همان تعلقات و تلقيات عالم است علاوه بر فرضيه ها در نظريه های علمی او نيز تاثير می گذارد. 🔸پوپر که از فلاسفه شناخته شده علم و قائل به روش ابطال گرايی است معتقد است: فرايند تجربه به اين صورت شکل می گيرد که در اولين گام، عالم يک استنباط منطقی صورت می دهد و آن را به صورت يک قياس استثنايی در می آورد. وی سپس از اين استنباط اين فرضيه را درست می کند که اگر اين حدس درست باشد پس بايد جواب مثبت دهد. 🔸در گام دوم اين استنتاج های خود را مورد آزمايش و بررسی تجربی قرار می دهد البته با اين رويکرد که به دنبال اثبات نمی گردد بلکه در صدد آن است تا آن را ابطال کند. اگر ابطال شد فرضيه کنار می رود اما اگر ابطال نشد مورد پذيرش قرار می گيرد. پوپر و قائلين به اين ديدگاه می گويند ما نمی توانيم به اثبات قضيه ای دست زنيم زيرا بشر تا آخر به اثبات چيزی نمی رسد. 🔸اينان می گويند نظريه های علمی نقش اثباتی ندارند بلکه اگر در آزمايش موفق باشند، به عنوان نظريه هايی تقويت شده شناخته می شوند. علت اين امر نيز همان محدوديت هايی است که استقراء دارد و در کلام کارل ناپ نيز بيان شد. اين محدوديت ها باعث می شود جانب مخالف هيچ گاه به صورت صد درصد از بين نرود. اما چرا دنبال ابطال هستيم زيرا اين شيوه ساده تر از اثبات است. اگر يک مورد نقض پيدا شود ابطال صورت می گيرد اما برای اثبات بايد همه جوانب و احتمالات مورد بررسی قرار گيرد. 🔸اگر در حين آزمايش به موارد نقضی برخورد کرديم چه بايد کنيم؟ در اينجا عالم بر سر يک دو راهی قرار می گيرد، آيا اعلام کند فرضيه موجود که تاکنون مورد استفاده قرار می گرفته باطل است؟ نه چنين کاری مطلوب نيست زيرا فرض اين است که فرضيه موجود در موارد زيادی جواب داده و خيلی از موارد را تبيين کرده است و فرضيه جايگزينی هم نداريم. 🔸همچنان با آن نظريه کار می کنيم و مورد نقض را مورد بازنگری قرار می دهيم. اين بدان خاطر است که اينان معتقدند حتی گزاره های حسی و مشاهدتی نيز گران بار از نظريه ها و فرضيه ها است، يعنی گمان می شود که اينها مشتمل بر نظريه ها هستند اما بر خود اينها نيز نظريه های بار می شود. حال که چنين است ممکن است اين موارد نقضی که پيدا شده خود اشتباه باشند و لذا نبايد زود و ساده از نظريه های قبلی دست برداشت و به سراغ فرضيه ای ديگر رفت. 🔸در اينجا نمی توان راهی را بر عالمان تحميل کرد بلکه وقتی اين عالمان بر سر اين دو راهی قرار گرفتند ديگر منطقی در اين موارد حاکم نيست و کار به تصميم خود آنها واگذار می شود. همانند دو پزشک که گاه در مورد يک بيمار واحد و آزمايش واحد دو ديدگاه مختلف ارائه می دهند. کسی نمی تواند بگويد شما بايد حتما نظر واحدی را داشته باشيد. اما چرا تصميم های آنها متفاوت است؟ اين به تعلقات و تلقيات آنان باز می گردد . 🔸در اينجا مبانی متافيزيک فرد که دين نيز يکی از آنها است در تصميم های فرد اثر می گذارد . ایشان در اين باره می گويد: « اگر راه دوم را برگزينيم [يعنی فرضيه ها را نگاه داشته و ناقض های مشاهدتی را مورد بازنگری قرار دهيم] از نظر منطقی نمی تواند اين سيل را متوقف کند و نظريه را تاييد شده قلمداد کند بلکه بايد برای اين هدف تصميم عملی اتخاذ کند يعنی بگويد اجالتا اين نظريه را می پذيرم. اين تصميم بر اساس تعلقات و تمنيات وی که آقای پوپر آنها را ملاحظات نفع انگارانه ناميده صورت گرفته است. پس معلوم شد که تصميم گيری نهايی در نظريه ها به عهده عالمان است». ادامه دارد ... https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/rabani/kalam/94/941216/ ♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️ @OlomEnsaniEslami