♦️تطور روش‌شناسی علوم انسانی در ایران♦️ 🔹دیدگاه خودم بیشتر از همه به روش‌های ترکیبی است. معتقدم که روش بایستی دوگانه باشد، ابتدا در روش‌های کیفی قرار بگیریم و سپس برای آن داده‌های کمی استخراج کنیم. ولی باید این‌ها را به داده‌های کمی تبدیل می‌کرد. 🔹یا اینکه اصلاً دو روشی کار کنیم؛ روش کیفی، مقولات را به دست آورد و روش کمی، رواج و شیوع و جغرافیای داده را به دست آورد. در اینجا روزنه رستگاری خواهیم داشت. پروفسور باقر ساروخانی قسمت چهارم ▫️پروفسور باقر ساروخانی از نظریه پردازان و اندیشمندان علوم ارتباطات و جامعه شناسی در کشور ماست که کارهای ارزنده و ماندگاری در حوزه نظریه‌های ارتباطات و روش شناسی از خود به یادگار گذاشته است. آنچه در ادامه می‌خوانید نظرات ایشان درباره تطور روش شناسی علوم انسانی در کشور است. ▫️نظراتی که به حوزه آسیب-شناسی روش شناسی های کمی و کیفی ورود می‌کند و در نهایت مسیری روشن پیش پای محققین و پژوهشگران باز می‌کند. حقیقتاً نظرات منسجم و ساختارمند باقر ساروخانی در حوزه روش شناسی علوم انسانی می‌تواند پاسخگوی بسیاری از سردرگمی‌ها و ناهنجاریهای امروز نظام دانشگاهی ما باشد. این مصاحبه در اولین شماره نشریه تخصصی مطالعات نوین ارتباطی منتشر شده است. 🔸دیدگاه خودم بیشتر از همه به روش‌های ترکیبی است. معتقدم که روش بایستی دوگانه باشد، ابتدا در روش‌های کیفی قرار بگیریم و سپس برای آن داده‌های کمی استخراج کنیم. مثلاً درباره کار همین خانم؛ ایشان با چهل نفر مصاحبه کرده است و به سلسله مقولاتی رسید. مثلاً فرض کنیم اینکه سالمندآزاری‌های تهدیدی، جسمانی، انزجاری و ارسالی به معنای فرستادن به خانه سالمندان، داریم. 🔸ولی باید این‌ها را به داده‌های کمی تبدیل می‌کرد؛ این‌که مثلاً سالمند آزاری انزجاری چقدر رایج است و در کجاهاست؟ بنابراین می‌توانیم پیمایش کار کنیم و پیمایش را به کیفی تبدیل کنیم. یا اینکه اصلاً دو روشی کار کنیم؛ روش کیفی، مقولات را به دست آورد و روش کمی، رواج و شیوع و جغرافیای داده را به دست آورد. در اینجا روزنه رستگاری خواهیم داشت. 🔸در حوزه روش‌های کمی رستگاری خیلی کم بود. مثلاً رئیس سازمان می‌گوید در حوزه تبلیغات تجاری مشکل داریم و حالا می‌خواهیم ببینیم تبلیغات تجاری را چطور می‌توان انجام داد. 🔸خوب! کار درستی نیست که یک نفر برود و بگوید لاستیک تولید می‌کنیم، بنویسید که لاستیک من بهترین، بادوام‌ترین، مطمئن‌ترین، در دنیا بی‌نظیرین و… است! این راه درستی برای سازمان نیست. این لاستیک را در شرایط نادرستی تولید می‌کنند و ما به اشتباه می‌گوئیم که بهترین و… است. مردم هم می‌بینند این تبلیغ را رادیو و تلویزیون می‌گوید، پس حتماً درست است! در این میان هم کسی که لاستیک را درست کرده مقصر است و هم کسی که تبلیغ آن را کرده است! رادیو و تلویزیون باید اطمینان داشته باشد و فرایند اعتبارسنجی داشته باشد. 🔸در اینجا کیفی‌گرایی می‌تواند ما را نجات دهد و در زمان کم با هزینه کم نتیجه بدهد. ولی سوال این است که چه نوع روش کیفی می‌تواند کمک کند؟ 🔸اعتقاد من این است که اولین نکته مسئله فرضیه داشتن است. این طوری است که اساتید روش می‌گویند روش کیفی فرضیه نمی‌خواهد! اعتقاد من این است که انسان موجود اندیشمندی است و وقتی می‌گوئید فرضیه نمی‌خواهد، یعنی فکر را از انسان می‌گیرید و می‌گوئید فقط سوال کن! خوب این سوال را هر کسی می‌تواند بکند. سوال کردن کار دشواری نیست. هر کسی می‌تواند این سوالات را بپرسد. سوال کردن کار دشواری نیست. مهم، اندیشه کردن است. فرضیه یعنی اندیشه کردن، یعنی پاسخ موقت به سوال دادن. 🔸روش‌های کمی ما را از خیلی چیزها محروم می‌کرد و به ما می‌گفت همه باید استاندارد بشوید، یعنی پدیده را همه یکسان ببینند. بد نبود، ولی شدنی نبود. 🔸اگر مثلاً بخواهیم درباره پدیده طلاق صحبت کنیم، نمی‌توان یکسان نگاه کرد، کسی که تجربه طلاق دارد با کسی که این تجربه را ندارد متفاوت نگاه می‌کند. دیدگاه کمی‌گرایی که می‌خواست ما را شبیه دانش طبیعی کند و می‌گفت همه باید یک جور واقعیت را ببینید و واقعیت را مثل شیء ببینید، جواب ما را نمی‌داد و نتیجه‌ای حاصل نمی‌کرد. خواست خوبی بود، ولی شدنی نبود. این، بن‌بست کمی‌گرایی بود. حالا بن‌بست کیفی گرایی اینجاست که می‌گوید فکر نکن و با سوال به میدان برو! عملی نیست، نه با طبیعت انسان سازگار است و نه با واقعیت سازگار است. ادامه دارد ... http://farhangemrooz.com/news/63449 ♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️ @OlomEnsaniEslami