♦️عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی♦️
🔹جریان شناسی عقلانیت اجتماعی ، باید به امتدادهای بینشی یا گرایشی یک اندیشه در سطح ارتباطی یا ساختاری بپردازد.
🔹عقلانیت اجتماعی غیر از اندیشه اجتماعی و دانش اجتماعی است چراکه ناظر بر امتدادهای اندیشه و دانش در واقعیت عینی است.
حجت الاسلام امین اسدپور استاد حوزه و دانشگاه
▫️گزارش جلسه چهارم دوره زمستانه مدرسه فرهنگ و علوم اسلامی ضحی با تدریس حجت الاسلام امین اسدپور با موضوع «چیستی و چرایی عقلانیت اجتماعی»
🔸پیش از ورود به بحث از جریان شناسی عقلانیت اجتماعی، نگاهی اجمالی به مفاهیم اندیشه اجتماعی، دانش اجتماعی، جریان شناسی و عقلانیت اجتماعی به تبیین مسأله کمک قابل توجهی خواهد کرد.
🔸از دیر باز انسان ها در تدبیر اعمال خود، خانواده و مدنیت بوده اند و ثمره اندیشه های اجتماعی بخشی از افراد نوع بشر ، شکل گیری دانش های اجتماعی به صورت مجموعه مسائل مدون است. اما زمانی که سخن از جریان شناسی در میان است بحث از اندیشه یا دانشی است که در جامعه بشری به میزان متنابهی اثر گذار بوده است.
🔸جریان شناسی در صورتی که به امتدادهای بینشی یا گرایشی یک اندیشه در سطح ارتباطی یا ساختاری پرداخت کند، بدان اطلاق جریان شناسی عقلانیت اجتماعی خواهد شد. پس عقلانیت اجتماعی غیر از اندیشه اجتماعی و دانش اجتماعی است چراکه ناظر بر امتدادهای اندیشه و دانش در واقعیت عینی است و البته غیر از جریان شناسی دانش و اندیشه، چراکه ناظر به سطح ساختاری و ارتباطی است نه هر اثر اجتماعی.
🔸نقطه آغاز جریان شناسی عقلانیت در ایران معاصر را باید عصر صفوی قرار داد چراکه از صفوی تاکنون مسائل کلان جامعه ایران و پاسخ های ارائه شده در روح خود وحدت دارند.
🔸جریانهای عقلانیت اجتماعی ایران را در پیش و پس از ورود مهمان ناخوانده مدرنیته میتوان پیگیری کرد.
🔸در عصر صفوی و پیش از ورود مدرنیته، سه نوع عقلانیت کنشی و ساختاری داریم. به بیان دیگر ایران از سه نوع عقلانیت در سطح ارتباطات بین فردی و صورت بندی ساختارهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی متاثر بوده است:
1️⃣ عقلانیت اصولی-فقهی
در اینجا دو گونه متفاوت وجود دارد که بیشتر از اختلافات بینشی در بسترهای اجتماعی گرایش ساز ریشه دارد، چه اینکه محقق کرکی و مقدس اردبیلی هر دو متأثر از مکتب حله بودند ولی یکی در ایران و دیگری در نجف.
2️⃣ عقلانیت اخباری
با مولفه های عقل ستیزی، علم ستیزی و خبر محوری شناخته میشود. جریان اخباری گری اگرچه در نجف ظهور کرد ولی در بدنه ایران نمو پیدا کرد که اکثریت آن زمان اهل سنت و اقلیت حداکثری آن شیعیان اسماعیلی دور از اجتهاد بودند.
3️⃣ عقلانیت صوفیه
مولفه اصلیش دوری از اجتماع و البته این مولفه شاخصه اصلی تصوف قرن ۹ است چرا که در قرن ۶_۸ صوفیه وجه عملگرای جریان عرفانی و یک تفکر مبارز و انقلابی به شمار می آمد.
🔸در ایام پایانی عصر صفوی با ورود میسیونرهای مسیحی و افزایش تجارت و مستقر شدن کمپانی ها و باز شدن سفارت خانه ها، جریان منورالفکری به ایران رسید و اولین نوع از عقلانیت آنرا در دارالفنون میتوان مشاهده کرد.
🔸عقلانیت مدرن در دو گونه بروکراتیک و تکنوکرات در ایران رشد کرد. دو منطق کنشگری که در یکی روح سازمانی تجسم یافته بود و دیگری با منطق پیچ و مهره ای فیزیک جان میگرفت.
🔸همان طور که اندیشه چپ در اروپا ظاهر شد در ایران نیز بعد از پهلوی اول و سرخوردگی منور الفکرهایی چون فروغی و تقی زاده متاخر که به سمت ایرانگرایی و باستان گرایی سوق داده می شدند، اندیشه های انتقادی و چپ و عقلانیت سوسیالیستی جان گرفت. عقلانیتی که به دنبال جامعه بی طبقه اشتراکی حرکت میکرد و در نهایت در دولت مصدق تجلی پیدا کرد.
🔸در میان نزاع دو عقلانیت منور الفکری و روشنفکری از همان دهه ۲۰، عقلانیت اجتماعی اسلامی به عنوان راه سوم در حال تولد بود و در کنش افرادی چون نواب و شاه آبادی نمود داشت و در نهایت در عقلانیت انقلاب اسلامی متعین گشت.اموری چون قرآن گرایی، عقل گرایی، مبارزه با علم ستیزی و علم زدگی و...
🔸ریشه این عقلانیت و چهره ابتدایی آن در کنش های سید جمال الدین اسد آبادی محقق شد و مرحوم امام با عبور از نخبه گرایی سید جمال و حرکت به سمت عموم مردم بدان ارتقا داد.
🔸دوران پسا انقلاب با عقلانیت های چپ در دهه ۶۰ آغاز، به تکنوکرات های اقتصاد محور و بعد بروکرات های اعتدالی آخرین نسخه عقلانیت های رقیب در دوران پسا انقلاب بودند، ولی ایده اصلی انقلاب -که همان جامعه سازی فراتر از تقابل با مدرنیته بود- در حاشیه قرار گرفت و نه در ساحت فرهنگ و نه در ساحت سیاست و اقتصاد در سطوح اجتماعی و حاکمیتی مورد توجه قرار نگرفت.
♦️گفتمان تمدنی سربازان ولایت خلیج همیشه فارس♦️
@OlomEnsaniEslami