🔹 در باره‌ی اینکه اصول از نظر تألیف چه سبکی داشتند،‌‌‌‌ می‌توان بر اساس قراین سخن گفت؛ اینکه شیخ طوسی اصول را در تقابل با مصنفات ـ یعنی کتب باب بندی شده ـ قرار داده (الفهرست، ۲۵) و چند نمونه از اصول که برای ما برجای مانده است (چ ضمن الاصول السته عشر، نک: مآخذ) نشان‌‌‌‌ می‌دهد که این متون صرفاً نوشته‌هایی در راستای ضبط حدیث، فاقد ترتیب و موضوع بندی و اغلب کوتاه بوده‌‌اند (نیز نک: آقابزرگ، ۲/۱۳۴؛ هـ د، ۹/۲۱۸-۲۲۰). دو فهرست امامی از شیخ طوسی و نجاشی، عدد بسیاری از متون حدیثی نوشته شده توسط اصحاب امام صادق (‌علیه‌السلام) و دیگر عالمان جعفری در نیمه‌ی اخیر سده‌ی ۲ق را معرفی کرده‌‌اند و با وجود آنکه بسیاری از این آثار امروزه به طور مستقیم در اختیار نیستند، اما حجم عظیمی از مضامین آنها عملاً در کتب اربعه و دیگر منابع حدیث امامی مضبوط گشته است. در این میان به خصوص باید ۱۸ تن را مورد تأکید قرار داد که در سنت امامیه به عنوان اصحاب اجماع شناخته‌‌‌‌ می‌شوند و معتبرترین راویان نزد امامیه محسوب شده‌‌اند (نک: کشی، ۲۳۸، ۳۷۵، ۵۵۶). در میان آنان نام مشاهیر و رجال اثرگذاری چون زراره بن اعین، ابوبصیر اسدی، محمد بن مسلم، عبدالله بن بکیر، یونس بن عبدالرحمان، صفوان بن یحیی، ابن ابی عمیر و احمد بن محمد بزنطی شایسته ذکرند. 🔹 از میان انبوهی از اصول نوشته توسط اصحاب امام صادق (‌علیه‌السلام)، تنها چند اصل مربوط به زید زراد، عاصم بن حمید حناط، زید نرسی، عبدالملک بن حکیم خثعمی، مثنی بن ولید حناط، خلاد سندی، حسین بن عثمان عامری، عبدالله بن یحیی کاهلی (چ ضمن الاصول، متن ۱، ۳، ۴، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱) و بخشی از اصل‌های علاء بن رزین و درست ابی منصور واسطی (همان، متن ۱۵، ۱۶) بر جای مانده و بر اساس نسخه‌‌‌ای که به وجاده باقی مانده، به چاپ رسیده است. با یک نسل تأخر باید به اصل عباد عصفری و اصل جعفر بن محمد بن شریح (همان، متن ۲، ۵) و در نسل پسین به اصل محمد بن مثنی حضرمی و بخش بازمانده از نوادر علی بن اسباط (همان، متن ۶، ۱۳) اشاره کرد. به اینها باید شماری دیگری از اصول متقدم را علاوه کرد که به طور کامل یا گزیده در قرب الاسناد حمیری (سراسر کتاب) و مستطرفات السرائر (ابن ادریس، ۳/۵۴۹ بب) درج شده اند. از نوشته‌های حدیثی ویژه در سال‌های انتقال از سده‌ی ۲ به ۳ق، باید به مجموعه‌‌‌ای موضوعی در فقه اشاره کرد که توسط صفوان ین یحیی گرد آمده بود (ابن ندیم، ۲۷۸؛ نجاشی، ۱۹۷؛ طوسی، الفهرست، ۱۱۰) و از نخستین مجموعه‌های مدون محسوب‌‌‌‌ می‌شد. 🔹 از اوایل سده تا سال ۲۶۰ق، آخرین بخش از دوره‌ی حضور ائمه (علیهم السلام) طی شده که مشتمل بر امامت امامان جواد،‌هادی و حسن عسکری (علیهم السلام) بوده است. به شخص این سه امام تنها مواردی از رسائل و کتب منتسب شده است که عبارتند از: نسخه‌‌‌ای مشتمل بر احادیث، به روایت عبدالعظیم حسنی از امام جواد (‌علیه‌السلام) (ابن بابویه، عیون، ۱/۵۳-۵۵)، رساله فی الرد علی اهل الجبر و التفویض که گفته‌‌‌‌ می‌شود از سوی امام‌هادی (‌علیه‌السلام) خطاب به اهل اهواز نوشته شده است (متن: ابن شعبه، ۴۵۸-۴۷۵؛ قطعه: طبرسی، ۲/۲۵۱-۲۵۷)، جواب مسائل یحیی بن اکثم از همان امام (ابن شعبه، تحف، ۴۷۶-۴۸۱؛ الاختصاص، ۹۱-۹۶)، نامه امام حسن عسکری به اسحاق بن اسماعیل نیشابوری (متن: کشی، ۵۷۵-۵۸۰؛ ابن شعبه، ۴۸۴-۴۸۶) و کتاب فی الحلال و الحرام از همان امام (قطعه: ابن شهرآشوب، مناقب، ۴/۴۲۴). گفتنی است کتابی با عنوان تفسیر امام حسن عسکری (‌علیه‌السلام) در طی سده‌های متمادی در میان امامیه رواج داشته که بر اساس مقدمه، املاء آن حضرت و کتابت دو شاگرد استرآبادی ایشان بوده است (التفسیر …، ۹-۱۰)، اما محققان تردیدهای مختلفی را در صحت این انتساب روا داشته‌‌اند (نک: هـ د، ۱۵/۷۴۲-۷۴۳). 🔹 بخش اصلی نوشته‌های حدیثی امامیه در آن نیم سده، ادامه‌ی تألیف اصول و مصنفات با همان قوتی است که در سده‌ی پیش آغاز شده بود. در شمار اصحاب امامان و عالمان مذهب در این دوره‌ی تاریخی، مؤلفان بسیاری را‌‌‌‌ می‌شناسیم که به تألیف کتب کوتاه حدیثی، اعم از نوشته‌های بی ترتیب و مرتب شده دست زدند که نام آنها و معرفی آثارشان در سراسر الفهرست طوسی و رجال نجاشی نقش بسته است که در آن میان چهره‌هایی بس متنوع دیده‌‌‌‌ می‌شوند: