🔹 در طی سده 13ق، سلفی به هر دو شکل آن دوام داشت؛ افزون بر پیروان کسانی چون دهلوی و فلانی، برخی رجال پرنفوذ نیز در این جریان برآمدند که نقشی تعیین کننده بر جای نهادند؛ برخی چون شوکانی (1173-1250ق) که به جد بر فتح باب اجتهاد پای می فشرد، مذهب پیشین خود -یعنی زیدیه- را وانهاد (شوکانی، 1408، سراسر) و نیز محمود آلوسی (1217-1270ق) با حفظ مذهب حنفی، به اجتهاد در چارچوب مذهب به شیوه دهلوی بسنده کردند (آلوسی، بی تا، ج14، ص 148، جم؛ زرکلی، 1986، ج7، ص 176). پایبندی شوکانی به حب اهل بیت(علیه السلام) و طیفی از باورهای شیعی و وفاداری آلوسی به تصوف و سلوک احترام آمیز هر دو با مذاهب دیگر، فاصله آن ها از ابن تیمیه و ابن عبدالوهاب را نشان می دهد و گواهی بر تنوع مشرب ها در محافل سلفیه است. 🔹 در حالی که دریافت از تعالیم سلف نزد ابن عبدالوهاب به معنای فروکاستن آموزه های دینی به آن درجه از سادگی است که به گمان او نزد صحابه از دین فهمیده می شده است (مثلاً بکر، 2002، ص 36بب)، برای کسانی چون شوکانی و آلوسی پیش بردن همزمان درایت و روایت و دستیابی به «روح» آموزه های قرآن و سنت معنای بازگشت به سلف است؛ رویکردی که به وضوح نه تنها در اثنای نوشته های آنان که در عناوین برخی آثارشان مانند فتح القدیر، الجامع بین فنی الروایه و الدرایه و روح المعانی آلوسی دیده می شود (نیز شوکانی، بی تا، ج1، صص 12-13، 79؛ آلوسی، بی تا، ج1، صص 2، 173) و زمینه آن در افکار ابن تیمیه دیده نمی شود. شوکانی آن را از سنت شیعی (مثلاً ابن بابویه، 1361، ص1) و حنفی –شافعی (خطیب، 1397، ص14؛ ابن نجیم، بی تا، ج3، ص 345) برگرفته و آلوسی آن را از آموزه های عارفانی چون صدرالدین قونوی اخذ کرده است (آلوسی، بی تا، ج1، ص 173.) 🌀 منبع: کتاب بنياد گرايي و سلفيه بازشناسي طيفي از جريان‌هاي ديني، به کوشش دکتر حسين هوشنگي و دکتر احمد پاکتچي، انتشارات دانشگاه امام صادق، 1390ش. 🆔 @OstadPakatchi