🔹 نکته جالب توجه این است وقتی امیرالمومنین(ع) به مقایسه سه تیره بنی هاشم میپردازند اشاره به یک سهگانه سنتی است که قبل از اسلام این تنشها میان قریش وجود داشته ولی این تنشها در فرایندهای ظهور اسلام و بعد از ظهور اسلام خصوصا دوره جنگهای رده و جریان فتوحات بیشتر مورد توجه قرار گرفت. نمیشود اتفاقات صدر اسلام را درک کرد بدون آنکه به این اختلافات توجه داشته باشیم.
🔹 به بحث شرف خاندانی و نشانداری قریش برمیگردیم و اینکه چگونه قبائل غیر قریشی نشانداری آیینی قریش را به چالش کشیدند. ادعای خلیفه اول در ماجرای سقیفه مبنی بر اینکه «ان الأئمه من قريش» نوعی نشانداری آیینی بود گویی اسلام به عنوان دین الهی به قریش امتیاز داده و اسلام جایگاه امامت را به قریش اختصاص داده است. عرض کردم که در بین عوامل پیشاثروتی قدرت، یکی کثرت جمعیت بود. ما چالش کثرت جمعیت را در برخی قبائل به طور جدی داریم از جمله قبیله مذحج. بیشتر صداها در مخالفت با مسئله «الائمه من قریش» و اینکه کار نباید دست قریش باشد از قبیله یمنی مذحج شنیده میشد. این قبیله در هنگامی که امیرالمومنین(ع) میخواستند عبدالله بن عباس را برای حکمیت بفرستند به حضرت فشار آوردند که حکم نباید از قریش باشد و حضرت را وادار کردند ابوموسی را به عنوان فرد یمنی به حکمیت بفرستد. این قدرت این قبلیه بود و مهمترین عامل قدرتزایش کثرت جمعیتش بود.
🔹 قبیله دیگر قبیله بکر بن وائل بود که از قبائل تنشزا در وقایع عصر آغازین اسلام است. یکی از قبائل شورشی که خوارج در میان آن بسیار بودند. آنها به این نکته اعتراض داشتند که جایگاهشان در قدرت لحاظ نشده است و همین عامل شورش آنها بود.
🌀 عدم پرداخت زکات به خلیفه اول
یکی از رخدادهای مهم پس از رحلت پیامبر(ص) در دوره خلافت ابوبکر ماجرایی است که به جنگهای رده مشهور است و اگرچه خیلی منابع سعی میکنند رده را به معنای خروج از دین اسلام تعبیر کنند ولی خیلی از کسانی که در ماجرای رده قیام کردند اصل اسلام را انکار نمیکردند بلکه پرداختن زکات به خلیفه و پذیرفتن قدرت خلیفه را انکار میکردند. خلیفه با قدرت سیاسی خودش میخواست زکات بگیرد یعنی قدرت ثروت بیاورد. کسانی که زکات نمیدادند نمیخواستند قدرت او را به رسمیت بشناسند. در این راستا با اتفاقات مهمی مواجه هستیم از جمله اینکه اشعث بن قیس با نیم نگاهی به پادشانی کنده در پیش از اسلام دنبال آن بود پادشاهی کنده را احیا کند. استناد او به پادشاهی کنده نوعی شرف خاندانی است یعنی میخواست از شرف خاندانی برای به دست آوردن قدرت استفاده کند. به همین دلیل بود که با خوارج متحد شد چون خوارج هم دنبال خارج کردند قدرت سیاسی از دست قریش بودند.
🔹 در آن دوره ما با دو دسته اشراف مواجه هستیم؛ اشراف باستانی که ثروت آنها به پیش از اسلام بازمیگشت. در کنار اینها افرادی مثل طلحه و زبیر بودند که قبل از مسلمان شدن زندگی کاملا معمولی و متوسط رو به پایین داشتند ولی در دوره اسلامی با رانتهایی که دریافت کردند به افراد ثروتمند تبدیل شدند.
🔹 در همین راستا در دوره عمر با جریان وسیع فتوحات مواجهیم که هشتاد درصد غنائم بین جنگجویان تقسیم میشد و جنگجویان به ثروت عظیمی از این راه دست پیدا کردند. در دوره عثمان غنائم درست تقسیم نمیشد و افرادی ارقام و هدایای خاص دریافت میکردند و این باعث اعتراض جنگجویان شد. کسانی که خلیفه را کشتند همان جنگجویان بودند که محل استقرارشان عراق و مصر بود. عراق و مصر جبهههایی بودند که فراسوی ایران و آفریقا وجود داشت و پر از سرباز بودند. این نشان میدهد میزان تنشها بسیار بالا بوده است.
🌀 علت بروز جنگهای داخلی در دوران خلافت علی(ع)
در زمان امام علی(ع) دو اتفاق افتاد که میتوانست موج اعتراضی جدیدی به وجود بیاورد یکی اینکه ایشان در یک بخشنامه دولتی اعلام میکند سهم همه از بیت المال برابر است بنابراین قریش و غیر قریش، عرب و عجم همه سهم برابر دریافت میکنند این برای کسانی که طبقه جدید اشراف بودند فاجعه بود و به معنای قطع درآمدشان بود. طبیعتا وقتی بیت المال به این شکل تقسیم شود به رانتخوارها چیزی نمیرسد. از اینجا میفهمیم چرا افرادی چون طلحه و زبیر در جنگ جمل شرکت کردند.
🔹 مشکل بعدی این بود که علی(ع) علاقهای به فتوحات نداشت به همین دلیل در دوران ایشان فتوحات متوقف میشود. خیلیها در تحلیل عصر امام علی(ع) اشتباه میکنند و فکر میکنند درگیری داخلی سبب شد که ایشان به فتوحات نپرداخت اتفاقا چون درگیر فتوحات نشد دچار جنگ داخلی شد. وقتی فتوحات قطع شد جنگجویان و سربازان درآمدشان را از دست دادند و ناراضی بودند.