رسانه ملی و واجب فراموش شده نقدی بر رویکرد رسانه در شناساندن سیره و سیمای رسول خدا (ص) ✍️علی راد هر چند گرامیداشت میلاد رسول خدا (ص) به بهانه هفته وحدت امری مهم و قابل تحسین است اما برایند برنامه های رسانه ملی در شناساندن سیره و سیمای رسول خدا (ص) برای قشر عموم مردم و افرادی که تحصیلات حوزوی یا دانشگاهی مرتبط با اسلام شناسی ندارند, چندان قابل قبول نیست و با وضعیت مطلوب رسانه ملی اسلامی- شیعی فاصله جدی دارد. در این ایام بیشتر برنامه های رسانه ملی جنبه بر ابعاد احساسی, شورانگیزی و به طور خاص بر پخش موسیقی و سرودها و باز پخش فیلم های مرتبط با سیمای رسول خدا (ص) متمرکز بود و برنامه های معرفت افزا بویژه شناساندن ابعاد متنوع سیره نبوی در سبک زندگی مسلمان معاصر بسیار کمرنگ بود. گویی رسانه ملی در مناسبات مذهبی و دینی در کشاکش دوگانه احساس و معرفت گرفتار است و مغلوب شور و موسیقی می شود. به هر روی تعداد و نوع برنامه های معرفت زا درباره شخصیت رسول خدا بسیار اندک و محدود است و به نظر می رسد که رسانه ملی سیاست خاصی در این مهم ندارد و این واجب دینی و ملی را فراموش کرده است حال اینکه عیار اسلامیت رسانه ملی به میزان اهتمام ایشان به سنّت و سیره رسول خدا (ص) است. بررسی علل و زمینه های این مهم مجال دیگری می طلبد و هدف این یادداشت تذکاری است به اهتمام جدی رسانه ملی و نهادهای فرهنگی کشور در شناساندن سیره و سیمای راستین رسول خدا (ص) به مثابه یک واجب دینی و ضرورت فرهنگی است. متاسفانه به دلایل مختلف عمق و گستره شناخت جوانان از سیره نبوی تنزل یافته است و شناختی نازل و سطحی از ایشان وجود دارد لذا با یک فقر و بحران شناختی درباره رسول خدا مواجه ایم. مقصود از وجوب شناخت پیامبران، لزوم عقلی آگاهی از شخصیت پیامبران و لوازم آن چون تبار و نَسب، معجزات، گستره, مراتب نبوت و آموزه های نبوی است که نتایجی چون باورمندی قلبی و عملی به جایگاه و تعالیم آنان را به دنبال دارد. شناخت مقام نبوت دارای دو بُعد کلی و جزئی است که در انتزاع عقلی از همدیگر تفکیک پذیرند لزوم معرفت کلی در معرفت جزئی نیز وجود دارد زیرا بدون معرفت جزئی، معرفت کلی آنان سودمند نیست. مقصود از شناخت بُعد کلی نبوت، شناخت ماهیت، چرایی، مراتب، ادله و مسائل اساسی مقام نبوت است؛ این شناخت چون ناظر به عنوان کلی نبوت است در همه پیامبران مشترک و تعمیم پذیر است. عقلاً تحصیل آنان بر پایه ادله فلسفه بعثت پیامبران لازم و ضروری است. مقصود از شناخت جزئی، شناخت شخص دارنده مقام پیامبری در هر دوره از تاریخ است که در آیات وجود پیامبر در هر دوره تاریخی و در میان هر امت و قومی مورد تأکید قرار گرفته است . این شناخت موردی و جزئی است لذا به طور یکسان قابل تعمیم به همه پیامبران نیست لذا ضرروی است که مکلّفان هر دوره و هر امتی، پیامبر عصر خویش را از روی تحقیق شناخته باشند . اصل وجوب معرفت پیامبران، عقلی است و معرفت جزئی و شخصی پیامبران از طریق نشانه‏ و نص قابل تحصیل است. آنچه در موضوع شناخت پیامبران اهمیت دارد پاسخ به این پرسش‏ها است: ادله عقلی لزوم شناخت پیامبران چیست؟ جایگاه و پیامدهای شناخت پیامبران کدام است؟ پاسخ به این پرسشها را می‏توان با اتکای به عقل بدون مراجعه به نصوص دینی ارائه داد لکن آنچه در آیات و روایات اسلامی نیز در موضوع وجوب شناخت پیامبران آمده است، همان استدلال عقلی است که در قالب نصوص دینی گزارش شده‏اند زیرا اصل مسأله شناخت پیامبران همانند سایر اصول عقاید، ذاتاً مساله‏ای عقلی است و ضرورت دارد دین، موضع عقلی در اثبات آنها داشته باشد. ✨@OstadRad