🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ۲۹ 🧩 نظریه كانت (واقع‌گرایی) ۲نقد و بررسی نظریه اخلاقی کانت 📌 نظریه اخلاقی کانت با نقدهای متعددی مواجه شده است که برخی از آن‌ها به مبانی نظری و اصولی مربوط می‌شوند و برخی دیگر نقدهای جدی و مبنایی به شمار می‌آیند. 🔻 ۱. تنگ‌نظرانه بودن یکی از ایراد‌ها این است که بر اساس این مبنا، تعداد کارهای اخلاقی در عالم بسیار کم خواهد شد. به عبارت دیگر، انسان‌های بسیار اندکی وجود دارند که کارهای خود را صرفاً به انگیزه تبعیت از قانون انجام دهند و هیچ چشم‌داشتی به پاداش یا نتایج نداشته باشند. این نقد به این معناست که فهم متعارف از اخلاق، که شامل انگیزه‌های مختلف انسانی است، با نظریه کانت همخوانی ندارد. البته کانت می‌تواند در پاسخ بگوید که کمیّت مهم نیست و باید به استدلال‌های نظریه توجه کرد. او می‌گوید که ارزش کارهای اخلاقی به کیفیت و نیّت آن‌ها بستگی دارد و نه به تعداد آن‌ها. 🔻 ۲. افراطی بودن معیار در نقد دیگری گفته شده است: کانت بر این باور است که راست‌گویی همواره خوب است و هیچ استثنایی ندارد. در حالیكه ما می‎بینیم راست‌گویی همواره و در همه جا خوب نیست؛ به عنوان مثال، در شرایطی که راست‌گویی ممکن است منجر به کشتن چندین انسان بی‌گناه شود. کانت ممکن است در پاسخ به این اشکال بگوید که وظیفه ما همواره راست گفتن است و نتایج آن اهمیتی ندارد. 🔻 ۳. بطلان پیشینی دانستن احکام عقل عملی کانت بر این باور بود که احکام عقل عملی پیشینی و مستقل از تجربه‌اند. اما باید دانست؛ ما دو نوع عقل نداریم و سخن از عقل عملی و نظری به معنای تنوع مدرکات عقل است. یکی از احکام مستقل عقل عملی، حسن عدل و قبح ظلم است. در تعریف عدالت گفته شده است: «حق هر کسی را به او دادن». اکنون سوال می‌شود که منظور از «حق» چیست؟ بهترین تعریفی كه برای «حق» می‌گویند: این است كه «حق» چیزی است كه مطابق عدالت باشد. با اندك دقتی دانسته می‌شود كه این مطلب، مبتلا به دور است. بنابراین تعیین حق هر فرد نیازمند شناخت موازین نظری و واقعیات عینی است. به عنوان مثال، برای قضاوت درباره حکم ارث، باید تفاوت‌ها و نقش‌های اجتماعی زن و مرد را شناخت. 🔻 ۴. بطلان مطلق‌گرایی کانتی یكی دیگر از اشكالات نظریه اخلاقی كانت، افراط در مطلق‌گرایی است. توضیح آن كه كانت بر این باور است كه احكام اخلاقی همیشه و همه جا و برای همه كس ثابت‌اند و هیچ گونه استثنایی هم ندارند. به عنوان مثال، اگر راست‌گویی موجب قتل هزاران انسان بی‌گناه شود باز هم كاری نیكو است و وظیفه ما این است كه از آن تخلف نكنیم. اما روشن است كه این حكم خلاف عقل و فطرت انسانی است. خود كانت مدعی بود كه احكام عقل عملی احكامی بدیهی هستند و همه انسان‌ها آنها را درك می‌كنند. حق آن است كه حسن راست‌گویی و دیگر افعال اختیاری انسان را بدون توجه به نتیجه و غایت آنها نمی‌توان فهمید. 🔻 ۵. رابطه «تکلیف» و «واقعیت» کانت می‌گوید که عمل اخلاقی باید مطابق با وظیفه باشد‌. وظیفه‌ای که به بداهت قابل درک است؛ درحالیکه مسؤولیت و تكلیف، یك مفهوم فلسفی انتزاعی است و تصدیق به این كه انسان دارای وظایفی است متوقف بر وجود حقایقی است كه باید آنها را به عنوان یك واقعیت‌های موجود درك كند. 🔻 ۶. جایگاه «نیت» در فلسفه اخلاق کانت توجه به مسأله نیت در حقیقت یكی از نقاط قوت نظریه اخلاقی كانت است. اما متأسفانه ایشان درباره متعلق نیت به كج راهه رفته است. در اینجا به ذكر این نكته بسنده می‌كنیم كه نیّت صورت گزافی و گتره‌ای در انسان پدید نمی‌آید، بلکه نیازمند مقدمات و مبادی نفسانی خاصی است که مبتنی بر شناخت‌های عقل نظری است. سخن اینجاست که ورای نیت انجام وظیفه، نیّتی دیگر وجود دارد که فرد به دنبال کمال است. و اگر چنین نباشد به تسلسل می‌انجامد. اما کانت تأکید می‌کند که اگر کسی برای رسیدن به کمال کاری انجام دهد، آن عمل اخلاقی نخواهد بود. 🔻 ۷. ناکافی بودن معیار كانت معیار اخلاقی بودن یك كار را تعمیم پذیری قاعده‌ای كه آن كار بر اساس آن صورت می‌گیرد می‌دانست؛ در حالی كه تعمیم‌پذیری یك قاعده، به خودی خود، اخلاقی بودن، آن را تضمین نمی‎كند. 🔻 ۸. عدم ارائه راه حل برای موارد تزاحم کانت ادعا می‌کند که وظایف اخلاقی همگی مطلق بوده و هیچ گونه استثنایی را نمی‌پذیرند. با این وجود وی نمی‌تواند برای مواردی که وظایف با هم در تعارض افتند، پاسخی ارائه دهد. در واقع برای رفع تزاحم رفتاری، برنامه‌ای ندارد‌. 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۹۲-۲۹۸ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات