🔖
قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ۱۰
🧩
امر الهی (غیر واقعگرایی) ۱
📆 نظریه امر الهی از روزگار سقراط تاكنون همواره مورد بحث و گفتگوی فیلسوفان، متكلمان و سایر اندیشمندان دینی بوده است. در میان متکلمان مسلمان، اشاعره بر این نكته اصرار میورزیدند كه امر و نهی خداوند مثبِت نیكی و بدی افعال است. یعنی چنین نیست كه خوبی و بدی در ذات افعال نهفته باشد و كار شرع صرفاً كشف آنها و كنار زدن پرده از روی واقعیت باشد؛ بنابراین، اگر خداوند به دروغگویی فرمان دهد، دروغگویی خوب خواهد شد و اگر از راستگویی نهی نماید، راست گفتن ناپسند و زشت میگردد.
🔻
پیش از بررسی نظریه اشاعره بهتر است معانی حسن و قبح را طرح كرده و محل گفتگو را مشخص سازیم.
1⃣ کمال و نقص
به عنوان مثال، وقتی گفته میشود «علم خوب است» به معنای آن است كه علمْ كمال است و در مقابل زمانی كه میگوییم «جهل بد است» منظور آن است كه جهلْ نقص و كمبود است. همه اشاعره عقلی و ذاتی بودن این معنای از حسن و قبح را میپذیرند و در این جهت هیچ اختلافی با عدلیه ندارند.
2⃣ ملائمت و منافرت
طبق این معنا خوب یعنی هر چیزی كه با تمایلات و خواستههای انسان سازگار و متناسب باشد و بد یعنی هر چیزی كه با آنها ناسازگار و نامتناسب باشد. بنابراین در این معنای از حسن و قبح، جهات كمال و نقص آن چیز برای نفس آدمی مورد لحاظ قرار نمیگیرد و حسن و قبح كاملاً نسبی خواهد بود. زیرا ملاك آن طبع و خواست انسان است و ممكن است امیال افراد مختلف، متفاوت باشد. به عنوان مثال، سیگار كشیدن از نظر افراد سیگاری خوب است؛ زیرا با طبیعت و ساختار جسمانی آنان سازگار است.
3⃣
مصلحت و مفسده
معنای دیگر حسن و قبح، تناسب و عدم تناسب با غرض و هدف انسان است. حسن و قبح به این معنا، بر خلاف دو معنای پیشین كه منشأ انتزاعی بیرون از نفس آدمی ندارد، از رابطه واقعی شیء یا فعل با غرض و هدف انسان انتزاع میشود. مثلاً گفته میشود «تیشه برای نجاری خوب است ولی برای ساعتسازی بد است». این معنا اختصاصی به افعال آدمی ندارد، بلكه شامل اشیا نیز میشود. عقلی بودن این معنای حسن و قبح نیز مورد اتفاق همگان است.
4⃣ ستایش و نكوهش (مورد اختلاف)
در معنای چهارم حسن به کاری گفته میشود که مورد مدح و ستایش همه عقلای عالم قرار گرفته و فاعل آن استحقاق ثواب اخروی را دارد و قبح یعنی كاری كه مورد مذمت و نكوهش عقلا بوده و فاعل آن مستحق عقاب اخروی است. این معنای حسن و قبح، كه مختص افعال اختیاری انسان است، مورد اختلاف اشاعره و عدلیه واقع شده است. عدلیه معتقدند كه عقل انسان توانایی درك ملاك ستایش بعضی افعال و معیار نكوهش برخی دیگر را دارد؛ اما اشاعره بر این باورند كه عقل توانایی چنین كاری را ندارد. به تعبیر دقیقتر، اشاعره بر این باورند كه افعال آدمی فینفسه و بدون لحاظ اوامر و نواهی خداوند، نه خوبند و نه بد. و اگر در مقام ثبوت، چنین اوصافی برای افعال آدمی وجود نداشته باشد طبیعتاً عقل نیز نمیتواند در مقام اثبات چنین دركی از افعال اختیاری انسان داشته باشد.
📘
#محمدتقی_مصباح_یزدی، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۸۷-۹۴
📚 #فلسفه_اخلاق | #تخصصی
📮
ایتا |
تلگرام |
اینستاگرام |
آپارات