🔹از سلسله خطاهای پژوهشی پژوهشگران به قلم دکتر ♦️آنچه ما در منابع تاریخی می‌خوانیم، بسیاری دیگر از عالمان گذشته نیز خوانده و دیده‌اند. چیزی که سبب می‌شود ما بتوانیم از منابع کهن اطلاعاتی استخراج کنیم که آنها نتوانسته‌اند بیابند، روشهای خاصی است که ما داریم و آنها نداشته‌اند. روخوانی متون تاریخی، معمولا اطلاع زیادتری در اختیار ما قرار نمی‌دهد. اگر بخواهیم کشفی نوآورانه کنیم، یا باید منابعی جدید بیابیم که دیگران بدان دسترس نبرده‌اند، یا شیوه‌ای برای تحلیل و دسته‌بندی و ارزیابی مطالب موجود در همین منابع کنونی بیابیم که اجازه دهد گامی فراتر برداریم. راهی که ما برای دستیابی به اطلاعات عمیق‌تر پیش می‌گیریم، اصطلاحا روش یا متودولوژی ما در مطالعه نامیده می‌شود. این روش ممکن است شیوه‌ای برای گسترش منابع ما باشد ـ همچون کوشش برای دسترسی به نسخه‌های خطی کهنی مرتبط با موضوع که دیگران از آنها بهره نجسته‌اند، یا مثلا، بازسازی کتابی کهن که از میان رفته است. بااینحال، در بیشتر مواقع، روش ما در مطالعه، فنی است که برای تحلیل داده‌های موجود به کار می‌گیریم؛ داده‌هایی که در دسترس همگان هست؛ ولی تا پردازش نشود، نکتۀ خاصی در بارۀ بحث از آنها استخراج نمی‌شود. فرض کنید می‌خواهید مطالعه‌ای در بارۀ جایگاه زنان در فرهنگ صدر اسلام را پی گیرید. کتابخانه رفته‌اید و خود نمی‌دانید باید چه کتابهایی را ببینید. وقتی از کنار قفسه‌ای رد می‌شود، اتفاقی کتابی به شانۀ شما می‌خورد و بر زمین می‌افتد و توجهتان را جلب می‌کند. آن را می‌خوانید و از قضا مطلبی در آن متناسب بحث می‌بینید و بدان ارجاع می‌دهید. به نظر شما، واقعا چه قدر می‌شود به نتیجۀ حاصل از چنین مطالعه‌ای اعتماد کرد؟ آیا ممکن است که فردا، دوباره اتفاقی فرد به کتاب دیگری برخورد و کلا طرز فکرش عوض شود؟ نتایجی در این حد اتفاقی، نشان دهندۀ آنند که ما از روشی مشخص و گامهایی تعریف شده برای نزدیک شدن به مسئله و حلش بهره نجسته‌ایم. به همین ترتیب، فرض کنید صدها کتاب روی میز شماست و در همۀ آنها مطالبی در بارۀ جایگاه زنان در فرهنگ صدر اسلام هست. شما به‌طبع فرصت ندارید همه را بخوانید. پس کاملا اتفاقی کتابهایی را از لابه‌لای دیگر آثار بیرون می‌کشید و می‌خوانید. به نظر شما نتیجۀ چنین تحقیقی قابل اعتماد است؟ مسلما نه. بدین سان، هم گردآوری اطلاعات برای یک مطالعۀ علمی کاری روشمند و ضابطه‌مند باید باشد و هم، تحلیل آن اطلاعات. محقق بعد از آن که توضیح داد مشخصا قرار است ضمن این پژوهش پاسخ چه سؤالی را بیابد، لازم است روش خود را به وضوح تبیین کند. اگر این روش را دیگران قبلا به کار برده‌اند، کافی است با نگارش حجمی در حدود یک پاراگراف و ارجاع به منابعی که این روش را به‌وضوح تبیین کرده‌اند، مبنای کار خود را معین کند. اما اگر دارد از روشی جدید و ابداعی بهره می‌جوید، ممکن است لازم شود حتی حدود یک بخش از بخشهای چهارگانۀ بدنۀ مقالۀ خود را به توضیح روش اختصاص دهد. به هر حال، توضیح روش هرگز نمی‌تواند چیزی در حد و حدود یک جملۀ کلی‌گویانه و سربسته باشد؛ مثل آن که بعضیها می‌نویسند «روش ما دراین مطالعه، کتابخانه‌ای است». این قبیل جملات، هیچ مشکلی را حل نمی‌کنند و عملا اطلاع خاصی به خواننده نمی‌دهند. خلاف آنچه برخی فکر می‌کنند، بیان روش کار سختی نیست. خیلی راحت باید به همین زبان ساده، یکایک مراحلی را که قرار است پشت سر بگذاریم تا جواب سؤال خود را بیابیم، بیان کنیم. باید توضیح دهیم که برای یافتن پاسخ سؤالات خود قرار است سراغ چه منابع و سوژه‌هایی برویم، چرا این منابع و سوژه‌ها را از میان موارد متعدد دیگر انتخاب کرده‌ایم، انتخاب این موارد چه نقاط ضعفی دارد و چرا فکر می‌کنیم به هر حال استفاده از آنها بهتر از کنار گذاشتنشان است، برای غلبه بر آن نقاط ضعف، چه کارهای دیگری می‌کنیم و چگونه راه را بر وقوع اشتباهات می‌بندیم، و خلاصه، هر قدمی را که باید مرحله به مرحله برداریم تا به پاسخ سؤالات اصلی تحقیق برسیم، بیان می‌کنیم. بیان روش اگر قرار است حجمی در حدود یک پاراگراف داشته باشد، باید پاراگراف پایانی طرح مسئلۀ ما را تشکیل دهد. ضمنا، در چکیده نیز باید اشاره‌ای گذرا به روش خود بکنیم. اگر این روش از قبل شناخته شده است، باید صریحا از آن یاد کنیم: «در این مطالعه، فلان موضوع با کاربرد روش تحلیل محتوا روی فلان داده‌ها بررسی خواهد شد». اما اگر از روشی نوآورانه بهره جسته‌ایم، کافی است اشاره کنیم که در این مطالعه، با تکیه بر یک دستاورد روش‌شناختی، از اطلاعات کهن تحلیلی نو بازخواهیم نمود. https://eitaa.com/QuranHadithresearches @quranhadithresearches