در تلاطـم نگـرانۍ هاے خـودمان بودیــم...... خـادمان راهــیان درڪ میکردند حال یڪدیگر را....... یڪ سال انتظار وناگـہ تمام امـید یک ساله مان را به یکباره ناامــید ڪرد💔 مانده بـودیم وعــیدے ڪه برایمان شیریـنۍ نداشت.......عـید ما بایـد لباس خاڪی به تن وباچـفیہ هایۍ که یک سال شاهــد انتظارمان بودند در و و و ......خـادم بودیمـ وحال در هواے آلوده تـهران گرفتار بودیم😔 تا اینڪه با یڪ پیـام براے ڪارجهادے خادمان به خودمان آمدیم وحالمـان خوب شد..... امـسال خادمۍ‌مان در تـهـران وخدمت وڪمڪ به است..... امسال نیز در عرصه‌ایم،امـا مشغول در تـولیـد ماسڪ وبسته بندے ارزاق وڪارهاے جهادے پشت جبهه و در تولیـد دستڪش و ....... و ڪمک در . همه اینها خدمت است ..... به قول سال دیگــر که به راهیـان برویــم بیشتر قـدر میدانیم وبه راستی ڪه حال وهواے مان سال دگر دیدن دارد💔 🆔 @Rahiye_noor_gilan